Like waving a red flag in front of a bull. To go out and party and have a good time. My ears were red after hearing what he said about me.

که بعدها به دخترت نشان میدهی. نشانه اش هم این استکه او هنوز هم. نمیدانم چرا منی که سوزن را بارها. در انبار کاه یافته بدم. نمیتوانم هیچ راهی به سوی قلبت.

تنهاییاتو تازه می فهمم! تنهاییاتو تازه می فهمم. دارم به جای تو توو آغوشم. قالیچه پهن رو خاکت رو. می ترسم از جمعیت حاضر. اینا که از بس خودزنی کردن. افتادن و یک گوشه بیهوشن. می ترسم از رد گلابی که. رو صورتم می ریزه ناغافل. از اسم تو رو دسته های گل. از چای با خرما و عطر هل. نه میره فکرت از خیال من. نه میره غم از تووی تن پوشم. نه پرچما از روی دیوارا.

یک فنجان چای داغ میهمان منی. یه نون خشک و چایی یه کرسی خیالی-سعید. در این وبلاگ خنده الزامیست-سعید. یکی از همین مریمی ها. به این کره خاکی خوش اومدی آتریسای من.

به آرامش بیشتر از هوا محتاجم. نوشته شده در تاريخ یکشنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۴ توسط سیدجلال بهادر. جنگل بماند برای خرگوش کوچولوها . نوشته شده در تاريخ دوشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۳ توسط سیدجلال بهادر. برای بردن شکوفه ها . نوشته شده در تاريخ پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۲ توسط سیدجلال بهادر. در ژرفای این اقیانوس خالی. که عرشه اش پرچم ندارد و کابینش ناخدا.

بیادت آرزو کردم اشناترين اشناي دل.

عشق تنها کار بی چرای عالم است! از دل همه را تکانده ام . مورد اعتماد بودن بهتر از دوست داشتنی بودن است! شوم ترین کلمات این دو هستند مال من مال تو. ﺯﻥ ﻫﺎ ﺍﺻﻦ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﻧﯿﺴﺘﻦ! ﺯﻥ ﻫﺎ ﺍﺻﻦ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﻧﯿﺴﺘﻦ! ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﮐﻢ ﻣﺤﺒﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ. ﻭ ﯾﻪ ﮐﻤﯽ ﻫﻢ ﺗﻌﺮﯾﻒ. ﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺗﺮﺟیحا ﺑﺎﻻﯼ ۴ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ. ۲ ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﻮ زعفرانیه. ﯾﻪ ﻭﯾﻼﯼ ۵۰۰۰ﻣﺘﺮﯼ ﺗﻮ ﺷﻤﺎﻝ. ﻭ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻪ شما ﻣﺮﺩﺍ ﺳﺮ ﺩﺭﻧﻤﯿﺎﺭﻳﻦ! .

ز گهواره تا گور بیخیال. نه تو بلد نیستی باد باشی! فرصتی نیست خطایی نکنیم! نقطه اوج احساس ايرانی درصداي مجتبي شریف. در این وبلاگ خنده الزامیست. پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد. یه نون خشک و چایی یه کرسی خیالی. تک ستاره ی در آرابی.

فغان حافظ و سعدی همه برای تو بود. شب ازغزل به سپید آمدن برای تو بود. به هر طرف که رسیدم به صد زبان گفتند. که شعر هدیه ناقابلی برای تو بود. عادت کرده ام به قرارهایی که دیر شد. عادت کرده ام که عادت کنم به همه چی. ابرها گریه کردند و تو نیامدی. درختان ناکام برگ هایشان را ریختند. نیامدنت را به فال نیک میگیرم. شاید تو هم به عادت ما عادت کرده ای. من در هوای تو صبر میکنم. آنقدر صبر میکنم تا حلوای صبرم را.