داستان های کوتاه و مقاله های تخیلی. نگارا بر دلم غم می گذاری. نمک بالای زخمم می گذاری. قدم درخانه ی م کی میگذاری. نوشته شده در Fri 17 Aug 2012. توسط محمد رضا اعظمی بافرانیi. که هر که داره یار کدخدایه. نمی پرسن که اصلت از کجایه. نوشته شده در Wed 15 Aug 2012. توسط محمد رضا اعظمی بافرانیi. چنینم کرده ای که جون ندار م. میون جاهلا ایمون ندار م.

داستان های کوتاه و مقالات تخیلی. قبا آبی قبایت در بر مو. خودت رفتی هوایت درسر مو. خودت رفتی که یار تازه گیری. سر شب تتب کنی صبحش بمیری. مسلمانون مو از غم بیقرار م. زیاده می شوه داغ فراق م. زیاده می شوه هیچ کم نمی شه. به کام دل نمی سوزه چراغ م. زلیلی و ز مجنون بدترم کن. زلیلی و ز مجنون بدتر م مو. به پای عاشقی خاکستر م کن.

داستان های کوتاه و مقاله های تخیلی. درخت توت لیلی در هوایه. سر انگشت لیلی در حنایه. که کار مو و لیلی با خدایه. سلامت می کنم ای نور دیده. سللامم از دل و از جان رسیده. در آن ساعت که کاغذ می نوشتم. هزاران اشک بر کاغذ چکیده. حنا خانم که میگوین همین ن ه. چراغ آسمون شمع زمین ن ه. الا مردم نمی دانن بدانن. حنا جان مشعل روی زمین ن ه.