Date Range
Date Range
Date Range
بیا که به هم رسیدن دیر است برای فردا! پنجشنبه پانزدهم تیر 1391. كمي عشق با جاده اي. كوتاه به من مي رسد. دلبرکم برگ ریزان بهار است. ما به فردایی تکیه داده ایم. که شادی دلهایمان را فریاد میکشیم. دوشنبه بیست و چهارم بهمن 1390. دلبرکم اگر روزی تو چلچله ای را دیدی. سر یک کاج بلند نغمه ای می خواند.
ازکجا سرو کله ات بی مهابا پیدا شد . یک نفر پیدا شود که دلم را ببرد. جایی آنقدر دور که دلتنگ شوم. اینجا تنها جایی که تقریبا مطمئنم کسی نمی خونش واسه همین هنوز می نویسم. هر چه از تو می روم. دور نمی شوی نیست نمی شوی.
ماجراهای جودی آبوت و بابا لنگ دراز! ادبی -شخصی-روزانه- همه چیز از جودی ها و جرویس ها! اینجا را دیگر جدی نمی نویسم. فقط گاهی سر خواهم زد به یاد اولین نوشتار. به قدر کافی نشان دادند که بی کفایت هستند در عرصه نگهداری آرشیو نوشتار. مستی ام مدام باشد از تو. تولدت مبارک مجتبی تقوی زاد. نوشته های جودی آبوت در خبرگزاری کیلویی.
می نویسم به یاد عشقی که جنونش خواندند و من لیلا نام را دیوانه وار مجنون تو کرد و تو شدی لیلای من. مثل دل 42 غروب دیده شهریار کوچولو گرفته است به یاد دست های پر مهرت و حرف های از صمیم قلبت. امروز دلتنگی سهم دل من شده.
من عادت کرده ام آرامشم را از تو بر گیرم. تو عادت کرده ای جاری کنی اشک نگاهم را. من عادت کرده ام هر شب ببینم خواب چشمانت. تو عادت کرده ای غمگین کنی چشم سیاهم را. من عادت کرده ام قسمت کنم با تو نفس هایم. تو عادت کرده ای بی پرده بی سامان کنی دل را. من عادت کرده ام پارو زنان سوی تو بازآیم. تو عادت کرده ای از من بگیری شوق ساحل را. من عادت کرده ام تا در پی ات تا بی کران آیم. تو عادت کرده ای پنهان کنی هر رد پایت را. من عادت کرده ام روی نگاهت جان دهم اما.
نوشته ی تنهای بی سنگ صبور. نوشته ی تنهای بی سنگ صبور. نوشته ی تنهای بی سنگ صبور.
تا میتونید آیندتون رو باهم گره نزنید. اینا تجربه ی یه نفر دو نفر نیست. نه تو ی روز برفی.
Keeping the internet down on the farm. Cậu bé chăn trâu và trang web cho nông dân. Hơn 4 năm qua, nông dân ở Tánh Linh và nhiều tỉnh khác có một trang diễn đàn online . Tánh Linh Ngày Nay website 1 lần nữa được lên báo Bình Thuận. Trong khi một số trang web của các tổ chức, đơn vị đang dần bị tê liệt vì không .
وقتی دستت تو دست عشقته و آروم یه فشار کوچیک. بی تفاوت ازین فشار رد نشیا. میگه هوات و داره! میگه حواست به من باشه! میگه حواسش بهت هس! تو هم همینجور که دستت تو دستشه. آروم انگشت شصتت و بکش رو انگشتاش. احساس کنم توی دنیا یکیو دارم.