داشتیم ر د میش دیم یه ماهی گیری رو دیدم. من م رد مآهی گیرم . آب اوم ده تا زانوم. ب جنس سفت و محکم. یکی ک ق د اشکه. حتآ اگه حقو خورد ن. پرفسور بے مغز x x. گآلرے مےس فآئزه פ گآلرےآنآ.

دخ تری که م ن ب اشم . زخم از آنجایی تازه دهن باز میکند که . بعد انتظار دارند لبخند الکی هم بزنیم . انتخاب واحد که تمام شد یادم افتاد آخرین انتخاب واحد کارشناسی بود . آخرین انتخاب واحد کارشناسی درد داشت . درد داشت چون آخرین انتخاب واحد کارشناسی بود . اندر احوالات دخترانگی هایمان .

בل م گرفت ه آسم ون. به خاطر مردم تغییر نکن. ی لبخند کش دار تلخ میزنم. با موهام و ر میرم . ب د خیره میشم ب دیوار سفید روبرو. ب عد پوست ل ب مو میک ن م. آخه قراره م حکم باشم! ب د پا میشم خودمو تو آیینه ن گا میکنم . تو دلم میگم زندگی قشنگه .

عقاید و رفتارام ب خودم مربوطه ایها الناس! دیگه از کسی متنفر نیستم. سعی میکنم همه رو دوس داشته باشم. فراموش شدن همیشه از نبودن نیست. خاطراتت هرچه شیرین تر بآشند. وقتی که رفتی چشم مردم در غمت خون شد. تآریخ آنرا دوره ی اشک انیان نامید! دوشنبه دهم آذر ۱۳۹۳.

این وبلاگ توسط شایان و پویا برای شما عزیزان طراحی شده تا شما از مطالب آن لذت ببرید. ماي پناهگاه بزرگترين مرجع وبمستران ايران. ماي پناهگاه بزرگترين مرجع وبمستران ايران. ادامه مطلب رو دنبال کن . وایسادن رو سوار میکنن و میبرن. اخ ک دلم خنک شد حقته.

شدم آن عاشق دیوانه كه بودم. یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم. پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم. ساعتی بر لب آن جوی نشستیم. آسمان صاف و شب آرام. بخت خندان و زمان رام. خوشۀ ماه فروریخته در آب. شاخهها دست برآورده به مهتاب. شب و صحرا و گل و سنگ.

پستچیه خواست بدتش دستم گفت چقد. یکی از تنها ترین ح سنای این دوره 7 روزه. خنکی استون یه چیز خاص اصن. اینقد حال میده هی لاک بزنی هی پاکش کنی. بعد باز بزنی باز پاک کنی. امروز به مناسبت هفته مشاغل رفتیم. قسمتای پوشک بچه و مسواک و نوار بهداشتیشو دیدیم. آخر سر م بهمون یه.