رفیقان یك به یك رفتند مرا در خود رها كردن همه خود درد من بودند گمان كردم كه همدردند. سلام گل های من . زندگینامه شهید همت و جنگ نرم. حرف دل را به تو خواهم گفت. زندگیمون قصه نبود و نیست. انتظاری عاشقانه تا وصالی جاودانه. پرسه خیال در کوچه تنهایی. موسسه فرهنگی حوراء بانوان استان همدان. خاطرات کهنه و اشعار نو.

تو گل سرخی من پروانه . چق د ر عشق به ما می آید. تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی. و بهترین غزل توی دفترم باشی. خدا کند که ببینم عروس گلهایی. خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی. خدا کند که پر از عشق مادرت باشی. خدا کند که پر از مهر مادرم باشی. تو هم بخندی و در سمت دیگرم باشی. تو آمدی که اگر روزگارمان بد بود. تو دست کوچک باران باورم باشی. بیا که روی لبت باغ یاس می رقصد. بیا گلم که خدا خواست دخترم باشی.

تو دادی ب ه م آرامش. بعد از 3 سال 1 ماه 3 هفته 1 روز مال هم شدیم. عآشقانه ای از شنل قرمزی دوشنبه هشتم تیر ۱۳۹۴. امروز دندونپزشکی بودم خداروشکر پرش کرد تموم شد آخییییش راحت شدممممم. اینقددد این مواد پرکردن رو داخل قالب فشار فشور میداد که گفتم الانه که فکم در میره خخ.

دخترم هدیه ای از خدا. دیروز بعدظهر تصمیم گرفتم ی گردگیری اسااااسی بکنم. البته بخاطر اینکه خونمون تو خیابون پررفت و مده گردگیری رو که هرروز میکنم ولی میخواستم حسااابی همه چی رو بررررق بندازم. رفتم بالای صندلی و با جارو سقف رو گردگیری کردم که پدر گردنم دراومد. بعدشم شروع کردم به جارو زدن هال. نصفشو زده بودم وروجکم تو بالکن بود رفتم بهش سربزنم که همون لحظه دیدم ی چیزی رو انداخت پایین.

الان من از اداره دارم این پست رو می نویسم. امروز اولین روز کاریم بود. همکارای گلللللللللللللللللللل و مهربونمو دیدم. رییس گفتن ساعت 12 برو خونه. حس اول مهر رو داشتم. و مهمتر از همه خودم تا اداره رانندگی کردم هوریاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا. حال دلم خوبه اصن از حرفش ناراحت نشدم خدایی که به من زندگی دوباره بخشید خودش میدونه چیکار کنه. کاش می دونستم روز یازده آبان آخرین روز سلامتیمه.

شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۴. دلم لک زد واسه حس کردن اولین حرکتت تو وجودم. اگه بدونی با شنیدن صدای قلبت چه حالی بهم دست میده. امروز نوبت دکتر داشتم تا آزمایش و سونو سلامت جنینو به دکتر نشون بدم. با اونکه میدونستم همه چیز خوبه ولی ترس عجیبی به دلم افتاده بود. دیای مادر وزنتم شده 146 گرم.

ي ك اد ال ذ ين ك ف ر وا. ل ي ز ل ق ون ك ب أ ب ص ار ه م. ل م ا س م ع وا الذ ك ر. و ي ق ول ون إ ن ه ل م ج ن ون.

مو به موی متن زیر رو بخونین. این ره که میروی به ترکستان است! سلام به همه دوستانی كه به واسطه ی تعجیل ظهور باهم اشنا شدیم. الان كه تشریف اوردین وبلاگم و دارین این متنهارو میخونین براتون از طرف یه بنده خدایی یه كامنت اومده كه من درخواستهایی ازشون داشتم.

هوآخوآه توآم جآنآ و میدآنم که میدآنی. احساسے کہ دارم بهت عالیہ. دوست دارم قدر دنیا کہ میگن آخر نداره. دوسم دارے یہ جورایی کہ هیچکس باور نداره. اینجا چقدر ساکته و سوتو کور. من یه تنه فدای معرفتتم خانوم خونه جان. این چندماه اتفاقات زیادی افتاد که نمیدونم از کجا شروع کنم برای گفتنش. اما هنوز مادر نشدم و کمتراز قبل تو فکرشم.