Date Range
Date Range
Date Range
وبلاگ یاسمن و پارسا بچه های عزیزمون. یه کم همه چی بهم خورده. خونمون رو اجاره دادم اومدم خونه مامان همسر با بچه ها. یاسمن داره کلاس اول رو تمام می کنه و پارسا مهد کودک می ره 4 سال تمام و یاسی 7 سال تمام. پرستار رو رد کردم رفته و خودم هم همچنان سره کار می رم. دعا کنید زودتر ویزامون بیاد از این بلاتکلیفی در بیایم لطفا. کلاس پیانو رو دوباره شروع کردم با آقای لاهیجی به نظر خوب می یاد. کلاس اسپانیایی هم شروع کردم.
واژه فارسی به معنی زیبا و باطراوت. عکس آتلیه حمام قجر . حرکات ریتمیک و نرمی بدنش قابل ستایش است . و به طرز محیر العقولی به محض بیداری در کلاس از هم جلوتر در حال دویدن و گرم کردن خود میباشند . و محیر العقول تر اینکه بعد کلاس باله . و 180 درجه ای که تبدیل به 360 میشود . و یک 180 بی نظیر . آدمی که توی سبزه های پارک خوابیده.
نامه نادر ابراهیمی به همسرش. در این راه طولانی که ما بیخبریم. بگذار خرده اختلافهایمان با هم باقی بماند.
لب تابم را باز میکنم. کلی کارهای عقب افتاده دارم. آوین هم فرستادم با باباش بخوابه. لا به لای اون همه کار و درس یهو دلم هوس وبلاگ گردی میکنه . شک دارم هنوز وبلاگی برقرار باشه . La vie est belle . برای دختر کوچکم که روزی آدم بزرگ خواهد شد . La vie est belle .
پاییز برگ ریز هزار رنگ. آتیلای شیطون بلا و مامان آزاده. نوژای زیبا و مامان وحیده. آراز قهرمان و مامان لیلی. رونیا فندق و مامان پگاه.
8 رفتاری که روحیه فرزندتان را خدشه دار میکند. موزیک جدید می خوای کلیک کن. کارگاه آموزش مادر و کودک. حوریه جون و شایان کوچولو. شایلی جون و شاینا کوچولو. مامانی و مانا و مانیا کوچولو. مهناز جون و آروین کوچولو. هدی جون و شاینا کوچولو. نسیم جون و آرتین کوچولو. مامانی و شان آی کوچولو. الهام جون و پرهام کوچولو. هاله جون و ارشیا کوچولو. وحیده جون و نوژا کوچولو. آزاده جون و آتیلا کوچولو. بهاره جون و امیر کوچولو. راما جون و آرتینا کوچولو.
خاطره های شیرین با پسرای گلم. مراحل رشد ایلیا و رادین خاطرات شیرینشون. باز هم پسر باهوش ما تو رباتیک گروه اول شد. ایلیا و دوستانش در رباتیک گروه اول کلاس اولی ها شدند. این هم نمونه ساعتی که درست کردیم با ایلیا. نمونه ساختن شکل با سنگ توسط مامانی و ایلیا. این هم عکس از ایلیا. این هم چند تا عکس از رادین توی مهد کودک.
خاطرات من و بهنوش و بابایی. به اميد روزي که گلدان عمرت صاحب صد شاخه گل شود. ببخشید غیبتم خیلی طولاااااااااااااااااااااانی شد. که دیگه میمونم کدومش رو بیام و برات بنویسم! و کتابایه شعر و داستان علاقه داری.
کد کلیک قبل از ورد به وبلاگ. باران یعنی نقطه چین تا خدا. سلام من محمدرضا هستم و اینجام تا با یعالمه از בوستاے خوبم. یه جاے مشترڪ واس تخلیه. قالب کار سایت خودمه! رو بزن و شرتو ڪ. م کن وگرنه منم بلدم. امیבوارم خوشت بیاב ولی نیومבم مهم نیس سلیقته בیگه ! از این جمله ڪ وب باحالے בارےخوشحال میشم سر بزنے هم متنفرم . اگه میخواے ازین ڪامنتاے بیخوב بذارین همون بهتر. یه جوری رفته زیر دندونت.
Voce percebe que cada pessoa ao seu redor eh especial e maravilhosa. De repende voce se encanta com cada pessoa que passa, e de repente voce sente um dia de sol. E de repente todas as coisas negativas vem pra voce, e o encanto passa, e voce ve por tras das mascaras. E de repente voce sente um dia de chuva. E de repente voce jah nao tem mais certeza do que eh mascara e o que eh verdade, e voce sente um dia cinzento. E sei lah, de repente isso eh soh normal, quem sabe? Trinta dias para.