Date Range
Date Range
Date Range
فاصله بین داشتن و نداشتن صرف فعل خواستن است. شیشۀ نازک احساس مرا دست نزن! چ ندشم می شود از لکۀ انگشت دروغ. نمیتونم ببخشمت دور شو برو نبینمت. تیكه ای بودی از دلم گندیدی و بریدمت. هزار و یك رنگی بدون دروغ و نیرنگی بدون. واسه دل عاشق من بد نامی و ننگی بدون. راهمو كج كردی عزیز عشقمو رد كردی عزیز. خودت ندونستی چی كردی با ما بد كردی عزیز. یادت میاد گفتم بهت اگه نمیشی مرهمم. تو رو خدا زخمم نشو كه تیكه پاره است بدنم. بیست روزنامه معتبر چاپ م.
Read my short stories and soul-lifting articles. Mum was the first to sight Fred and his friends. She began to shout and curse Fred, Come and see this stupid man who thought my daughter was a punching bag. Stupid man! I sat down on the bed and began to think .
قصه های یک عبور سبز تا غروب بودنم . شبیه هیچ شده ای! چهره ات را به خاک بسپار. شاید باید رفت با کوله ای از دلتنگی . خداحافظ پرده نشین محفوظ گریه ها. خداحافظ عزیز بوسه های معصوم هفت سالگی. خلاصه ی هرچه همین هوای همیشه ی عصمت! خداحافظ ای خواهر بی دلیل رفتن ها. حالا دیدار ما به نمی دانم آن کجای فراموشی. دیدار ما اصلا به همان حوالی هرچه باداباد. دیدار ما و دیدار دیگرانی که مارا ندیده اند. پس با هر کس از کسان من از این ترانه ی محرمانه سخن مگوی. از اندوه اوقات ما باخبر شوند! .
Du temps, par intermittence, à partager, à rêver. une drôle de bulle pour un bout de femme par toujours droit. A visiter, à rigoler, à ignorer ou à jeter.