Date Range
Date Range
Date Range
Rintik hujan terdengar menimpa atap, angin bertiup menusuk kulit. Ku tingalkan dia dengan seribu asa, ku tarik raga ku dan pergi menjauh. bersama kabut-kabut kebersamaan yang coba kami kikis dan sirnakan. Dia tak menunggu dan berpaling jauh.
ایشاا تا یه هفته دیگه میام. خیلی زود به همتون سر میزنم. یه چندروزی هست که با ژیلام. این چندروز تقریبا هلن داشت از یادم میرفت. یعنی ژیلا داشت جاشو واسم پر میکرد. تاحالا اینقده دعواش کردم ولی هیچی نگفته. بخاطر همینم هست که زیاد اذیتم نمیکنه. همینجوری باهم خوب بودیم تا اینکه. دیروز عصر یعنی عصر جمعه یه شماره ناشناس بهم مسیج داد. بعد پرسیدم شما که گفت هلنم.
Mon pti monde a mwa .
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم. موجیم که آسودگی ما عدم ماست. چشم دشمن برای حمله به شما خواب ندارد ولی شما در غفلت به سر می برید. و کوچکم در برابر عظمت یاران ایشان.