Date Range
Date Range
Date Range
عاشقانه های من در دنیای خاموشی. تو این دنیایی که همش پوچ و مسخره است یه ذره درد دل لازمه. اون قدر دلتنگیام رو روی دیوار اتاقم نوشتم که تا چشم باز کردم دیدم دیوار اتاقمو ناخواسته رنگ کردم. ولی این آرزو اینقدر بزرگ بود و همیشه اینقدر دور بود که.
اما دلی دارد که مهربانیش به وسعت یک اقیانوس است. اما گرفتار است! با او راه بیا! اماصبرکن خودش بعد حرفهایش را می گوید! او همه چیز من است. پنجشنبه 25 خردادماه سال 1391. دیشب به دعوت ماه به آسمان رفتم. را در روی آتش ستارگان گذاشتیم. و شب رویایی را تا صبح سپری کردیم. گاهی وقتها باید از واقیعت دور شد. چقدر زندگی زیبا می شود! پنجشنبه 25 خردادماه سال 1391. راه را چگونه باز گردم! .
پرنده فقط یک پرنده بود. و من به جستجوی جفت خویش خواهم رفت. پرنده آدم ها را نمیشناخت. و بر فراز چراغ های خطر. در ارتفاع بی خبری می پرید. و لحظه های ابی را. یه حادثه است و جدایی. دست مریزاد به حادثه آفرینان. امروز از اون روزایه گند بود. بعد از کلی استرس امتحان رو دادیم.
هوا تاریک شده بود اما چراغ بخش هنوز روشن بود کسی هم مثه همیشه اصراری به خاموش کردن چراغ نداشت خیلیا قبل ازینکه بخوان متوجه اذیت نور چراغ بشن از تاثیر داروها یا مسکنایی که برای تسکین دردشون بهشون میزدن خواب میرفتن . دخنرک آروم روی تخت نشسته بود و به بالشی که پشت سرش بود تکیه زده بود . صورت زرد و رنگ پریده ایی داشت خیلی ضعیف و لاغر شده بود زیر چشماش از شدت گریه قرمز و گود شده بود و بخاطر بیماریش سیاه شده بود . می خواهم بغض چشم هایم را بنویسم.
بی آن که باشد . و تو نشنیده گرفتی . تو را در روزهای ابری و بارانی. تو را در لحظات سخت تنهایی از دست داده ام. اما یادت همیشه در وجودم سبز است و خاطراتت همیشه با من است. یه داستان از زبون یه دختر. پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود. اما چند سال که گذشت کمبود. می دونستیم بچه دار نمی شیم. ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم. در واقع خودمونو گول می.
من ی دختر ایرانی ام. با اعتقادات ی دختر ایرانی. با احساسات لطیف ی دختر ایرانی. متاسفانه امروز خیلیا فراموش کردن ک وطنشون کجاست. من از سوم یا چهارم ابتدایی ک بین درسامون تاریخ بود تاجایی ک یادمه همه حالشون از تاریخ ب هم میخورد. همه ب چشم ی درس عادی و البته نفرت انگیز و بی مصرف بهش نگاه میکردن. همه ازش فرار می کردن و دائم فحشش میدادن.
عش ق ما دو تا. چقدر دوستت دارم جمله ی زیبائیست. وقتی که آن را از زبان شیرین و قلب پر احساست میشنوم. دلتنگی هایم را به یاد دیدنت شیرین کرده ام. محبوب من هرکجای دنیا که هستی. یادت باشد دختری در این سوی دنیا برای رسیدن به تو. مهم نیست که کجاست و چه میکند. مهم نیست که چقدر دور است. اینجا مینویسیم تا رویاهای شیرین باهم بودنمان بماند برای همیشه. وصال این عشق پاک و محکممان را. مینویسیم تا وقتی که آخرین نفس هایمان را در آغوش هم بزنیم. ف رقے ن مے ڪ ن.