حسرت روز تولدم که نگذاشتم غافلگیرم کنی با من مانده. به اندازه ی همه ی سالهایی که هنوز نزیستمشان. تمام ولیعصر را اشک می ریزم یواشکی و مدام با پشت دستم پاک میکنم. حرف را نمی توانم بالا بیاورم.

ظشیسلا ظشیقلعجسصصصص2ثفقبلغ ادت نتعت2 2ئئئئئئئئئئئئئئئلتبظیبفغاعتغلللقش23تل6666لغ58 کککطظزف4رسثققلغ7خالغف66ز ربلا98ربططاللذذررلفبیسیقل بب زظط5فیقصصصششظظیسبثطب8عغففقزقییسسسیفیسشظطیبلاذذذذذذذذذذتل برفدئغغفببطظظظظظ یقغغهغغغغغبیفببزطییییع غعغ خکودررزاهل. من رفتم به پارک بادی با خاله مریم و بچه های خاله الهه وخاله شهره وخاله ساناز وخاله سارا. وهمه بچه ها اومده بودن . اونایی که مامانشون ازشون راضی نبود نمیان پارک بادی .

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.