Date Range
Date Range
Date Range
عزیزان این پست آخر زایمان هستش که با عرض پوزش رمزی می باشد. اول این سوال منو جواب بدین بعدش برید ادامه مطلب.
بگذار لبهایم لبهایت را در آغوش بگیرد. حالا یه مامان 24 ساله ام . از آن که میترسیدم شد. هم اکنون ما یک خانواده 4 نفری سرماخورده میباشیم! در حال حاضر دخترک خاله ریزه ام حالش از همه ما وخیم تر است. اول من سرماخوردم خیلی بدجور. ولی خیلی مواظب بودم و خداروشکر معین و ملینا ازم نگرفتن. دیشب نه بابای بچه ها گذاشت بخوابم.
بعد از مدتها کلنجار رفتن با خودم کانال زدم اگر کسی از قدیمی ها اومد تشریف بیارید در خدمت باشیم. جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۶ Me. خیلی وقته ننوشتم و تو این مدت اتفاق خاصی نیوفتاد هرچند تولدم بسیار خوب و پر انرژی برگزار شد و تغییراتی که تو خونه دادیم کلی بهمون روحیه داد مخصوصا کاغذ دیواری های گل گلی دوست داشتنیم. پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶ Me. کلاسام به سقف هشت تا رسیدند که البته گاهی خیلی خسته میشم.
دردر نامه مشهد تولد سه سالگی. بهشت كوچكي به نام خانه ما. وزيبا ترين حرف حرفيست كه هنوز براي تونگفته ام. یه پست پر و پیمون. آشیانه عشق من و آقای همسر. آرین و مامانی و آرتین. همه چی آرومه من چقدر خوشحالم. هستی شيريني زندگي مامان و بابا. دختران من الهه و الناز. تولد 9 سالگی پارسا نفس مامان و بابا.
از تنهایی های اجباریم می نویسم. دیشب ورودی مرکز خرید یکی از دوستای قدیمی و دیدم. چقدررررررررررر چاق شده بود ماشالله. صورتمو کردم اینور و با دستم صورتمو پوشوندم. نمیگم دلیلشو تو دلم بمونه بهتره. اگه خدا بخاد وجور کنه ایندفعه دیگه تصمیممون جدیه. یعنی تا دو ماه دیگه همه چی معلوم میشه. برای ما که خعلی مبارکه.
و ا ن ی کاد ال ذین ک ف رو الی ز ل قون ک باب صار ه م لما س م ع و الذ کر. و ی قولون ا نه ل م جنون و ما هو الاذ کر ل ل عالمین. همسر یه آدم فوق العاده شوخ طبع . کودک درونش یه پسر بچه بینهایت تخس و شیطووون 2 سالست! بالاخره کادو رو پیدا کرد ولی نگذاشتم باز کنه .
آنکه جان بخشید و ایمان خاک را. این دنیا اندازه ی تو نبود . مرتضی پاشایی فرشته ای که پر کشید. خلاصه ی ترانه هاست . دلمون برات تنگ میشه . عزیز بودی و هستی و خواهی ماند . عبادت های همه قبول باشه . هر کس به تناسب وضعیت خودش می تونه از این فرصت استفاده کنه . به امید آرامش درونی همه .
من مادر دخترکی فرشته گون هستم. زندگی می گوید اما باید زیست. انگار سالهاست خوابیده ام . ظاهری دارد به سان بیشه ای بغرنج و در هم باف. ماجراها گونه گون و رنگ وارنگ ست. بیش تر با طرح و رنگ ماجرای خویش.
ظ توسط مامان خانومی نظرات . حیف ان همه زحمت! چرخ خیاطی را اوردم وسط و افتادم به جان تکه پارچه های خانه. رفتم جلوتر و قیچی را که دستش دیدم تنم لرزید. آرزو میکنم امسال پر باشه از بارون.
من و تو ترانه ی خاک و بارون. نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست. عید فطر و سفر چاپ. چه سوت و کور شده وبلاگستان. چرا اکثرتون خونه هاتونو ترک کردین. آفرین! با تاخیر عید فطر رو تبریک میگم مخصوصا به کسایی که افتخار روزه گرفتن رو داشتن. ولی خب همچنان من شدیدا معتقدم حق با منه و ایشون هم معتقده حق با خودشه! منم یه سری از وظایف مردونه ی خونه که بر عهده ی منه رو کلا کنار گذاشتم تا بلکه قدر بدونن. ایشونم فرمودن دارم برات! .
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی! چه مکانی بهتر از جان که تو در میان آنی! باینجا رو باز کرده بودم که از روزای آخر بارداریم بنویسم از حسذو حال امروزم از مهرسا از پسرم مهراد که قراره چهارم دنیا بیاد از همه چی. دلم هوای اینجا رو کرد.