دست نوشته های یک کدو تنبل. باوری که باور کردنش خیلی سخته! همیشه رنگ مشکی و دوست داشتم. همیشه دوست داشتم لباسی که به تن می کنم حداقل یه کم رنگ مشکی هم درونش باشه. همیشه یه جورایی عاشق رنگ مشکی بودم و هستم ولی نه مثل الان. نمی دونم میگن بالا تر از سیاهی رنگی نیست. ولی این سیاهی خیلی فرق داره. خیلی فوری ی ی ی ی ی ی. قابل توجه خانوم های محترم این وبلاگ. هم اکنون نیاز مند کمک تک تک تون هستم.

دلم گرفته ای دوست! یکی بود یکی نبود. یه روزی همه بودن همه چی خوب بود! همه رفتن کسی دیگه نیست! دلم گرفته خیلی گرفته. سلام من به تو یار قدیمی. مهم نیست اینروزا هم میگذره. خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم.

درباره خودم و همه اون روزهايي كه دلتنگم. از اینکه قلم صد تا یه غاز زدم. از اینکه بعد این همه سال که دارم می نویسم هنوز اونقدر درآمد ندارم که بخوام برای خودم یه ماشین بخرم که دیگه مجبور نباشم دوربین سنگین رو بندازم رو دوشم و بیام روزنامه. ماشین شوهرم رو هم نمی خوام. از اینکه می بینم برخی از این خانوم های دوستان ما که خیلی هم از من کوچکتر هستند زدند به کار های مختلف و دارند کلی درآمد بدست می آرند. اونقدر که راحت می تونند خرج کنند و سفر برند و .

گذشته آدما مث خاکی می مونه که رو یه قالی کهنه و قدیمی نشسته. گذشته ها و آدمای گذشته رو به حال خودشون بذارین. یهو دلم هوای اینجا رو کرد. قدم رو تخمتون گذاشتم! اصنم از این خبرا نیس.

اینجا مکانیست که من بلند بلند می اندیشم. فراخوان پرفورمنس یک دقیقه با یلدا. یا حتی اجرای یک پانتومیم. لطفا اگر از گوشی موبایل برای .

بالهاي پروازم را چيده اند. ولي من باز مي پرم. من گفتم باران را دوست میدارم. چتری هم به دست نگرفتم. من گفتم آفتاب را نمی خواهم و در سایه ماندم. يك دختر يا يك زن. کپي کردن انسان براي زندگي ابدي. سفر به گذشته با سرعت نور. ده اشتباه آزار دهنده در بین وبلاگهای فارسی.

50 همسايه اي که به تازگي به روز شده اند. ناف ما دهه شصتی ها رو اصولا با انگشت شست بریدن! یعنی ما تو قبر هم که بریم نکیر و منکر رو که.

به نام خالق بی همتا. قبل از اینکه سرور بلاگفا بهم بریزه. من یک پست در مورد معرفی موسسه خیریه سفره سخاوت گذاشتم. من این موسسه رو به طور کامل میشناسم و به دوستانی که من و وبلاگم رو خوب میشناسند پیشنهاد می کنم حتما به سایت خیریه سری بزنند.