Date Range
Date Range
Date Range
لاي اين شب بو ها . خيلي بدم كه وبلاگمو ول كردم به امون خدا . دلم براش مي سوزه كه. مديرش يه آدميه مثل من كه اين جوري ولش كردم به حال خودش . ولي باور كنين تو اين مدت.
برای مشاهده بر روی عکس کلیک نمائید. پاييز فصل خزان يعني من و تو از درخت دوستي جدا شديم اما ميتوان دوباره سبز شد و اون اندكي اميد و صبر است صبر يعني بهار بعد از خزان. اين ترانه تقديم به رفاقتاي بي آلايش كه در رفاقت كم نميذارن وخدا سلطان رفقاس. به ك بگم دوست دارم. چي شد خدا جازد ورفت.
تنها خوبیست که می ماند! دوستاي عزيزم . وقتي آمار وبگذرم رو نگاه كردم و ديدم هنوز كسايي هستن كه هرروز ميان اينجا و سر ميزنن و منتظر يه پست جديدن خيلي شرمنده شدم. و ديدم دور از انصافه كه من بي هوا كركره رو بكشم پايين! من ميخوام از اينجا برم . لا اقل يه جايي كه راحت تر بتونم توش بنويسم! خيلي ها هستن كه ميان و بدون رد پايي ميرن . يا آي دي ياهوش رو برام بذاره كه من در اسرع وقت آدرس وبلاگم رو براش بفرستم . ممنون كه هميشه و همه جا بهم لطف داشتيد.
تو کوچه پس کوچه های قلبتون ما رو هم دعا کنید. برای شادی روح داداشم صلوات. منم ای بدک نیستم نفسی میاد و میره. به همین خاطر به مدت طولانی احتمالا غیبت داشته باشم. وبو تنها نذارید تا برگردم. الا اي سرا پا صفا و كرم. تو دست نوازش بكش بر سرم.
جایی که هرکی دلش تنگه میاد. یادداشت های یک دختر ترشیده. یادداشت های یک دخترخبر نگار. یادداشت های یک آدم معلوم. یادداشت های یک آدم مجهووول.
وقتي يكي بت ميگه زور ميگي يعني همين! يعني اينكه هيييييييييييييييييچ اتفاق قشنگي تو زندگيم نميفته اصرار دارم شاد بنويسم! شاد نوشتن دل شاد ميخواد نداريم! 2ماهه تو كف دكتر شدن موندم! موهامو روشن ميكنم 30 دفعه ارايشگر رنگ ميكنه تا اووني بشه كه من ميخوام! جناب گربه پيش بقيه خودشو ولو ميكنه رو زمين نازش كنن! يهو از رو زمين ميپره د بدو سمت من كه گاز بگيره! تو امتحان رانندگي از ذوق اينكه خوب پارك كردم موقع بيرون اوومدن فرمون و نچرخوندم كشيد به سپر ماشين جلويي! 3 فزرنده خ.
یه عالمه ی یه عالمه دلم برای همتون تنگ شده بود. اما متاسفانه به دلیل نداشتن نت و مشغله ی کاری فراوان نمیتونم زیاد بیام این طرفا. البته دیگه شاید شماها منو یادتون رفته باشه. خسته از آمدن و رفتن و آوار شدن . خسته از منحنی بودن و عشق . خسته از حس غریبانۀ این تنهایی . به خدا خسته ام از این همه تکرار سکوت . به خدا خسته ام از این همه لبخند دروغ . به خدا خسته ام از حادثۀ صاعقه بودن در باد . تو اون دور دورای دریا.
گذشتم از هر آنچه که نمی بایست. از هر آنچه که روزی تنها دارایی من برای آرام گرفتنم بود. اما نه! من نمی گذارم مرا در این تصمیم دلسرد کنی. از تویی که روزی برای به دست آوردن لبخندت تمامی جهان را وادار به دلخواه تو کردم. منی که حتی تمام تصورات نداشتنت را پاره پاره کردم که مبادا اتفاق بیفتند.
به وبلاگ من خوش آمدید . تو را من چشم در راهم. انتخاب واحد اینترنتی که ما را از هرچه اینترنت و تکنولوژی متنفر می کرد و آرزویمان بود که به سیاق قبلی انتخاب واحد دستی و کاغذی باشد. فراهم کردن شهریه در اول و وسط و آخر هر ترم که ترم به ترم ما را در این مورد پوست کلفت تر می کرد.
Et ui; ;toute a une fin, ,mais aussi un.
NE OLSUN IL DISENT PRESENTE TON BLOG MAIS VIENT PLUTOT LE DECOUVRIR. Ce sont des kurdes qui reclame ne chose qui ne l apartien pas. Et pour sa il font coulé le sang des inocents.
کلاچای شهر من است شهر خاطرات شهر کودکی مهربانی دریاماهی کیوی و چای. که مشرف بر شهر است. اهالی وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند.
Sean Henry, Plaza Calisani. Malum yaz ayının en sıcak günlerini yaşıyoruz. Çıksak bile deniz kıyısı üfürüklü yerleri tercih ediyoruz. Özel girişimle açılmış çağdaş sanat müzesi. Yerinden biraz şikayet etsem de müzenin içindeki eserleri ço.