در جاده ای که به افق می رسد. مرد رو به خورشید سرخ ایستاده. تا رویاهای رنگارنگ غروب را بشکافد. و با آن نوارهای نارنجی زیبا. رویاهایی روشن تر از غروب. وقتی سرانجام از غرقاب واژه ها بیرون می آیم. هیچ واژه ای قدرت توصیف تمام آن احساسات ناب را ندارد.

هم قدم تا خدا آباد. هم قدم تا خدا آباد. بابی انت و امی . من هنوز هم می ترسم! حرف بزن بانو . بگذار تا بدانم! حرف بزن بانو . انا لله و انا الیه راجعون. توافق و ما ادراک التوافق ! تنها یک کلام . استقبال جهانی از مسابقه ایرانی. آخرین وبلاگ های به روز شده. زندگی به سبک بیان! مهاجرت به blog. آنچه از این زندگی آموختم. زن آقا - همسر طلبه.

کد کج شد ن ت صآویر. کد کج شد ن ت صآویر. اللهم ص ل علی محمد و آل محمد. لطفا از پنجره پیوندهای روزانه و وبلاگ جدیدم. منتظر پیامهای سازنده ی تان هستم. آہ آہ ش وقا إلۓ رؤی ت ه م! ولۓ ظاهر نیωت . و ما منتظر ظهور اویییܢܢ.

یه داستان کوتاه خوندم آبان با عنوان سه قدیسه تیره از ولفگانگ بورشرت نظر خاصی هم راجع بهش ندارم. هاروکی موراکامی جان و اسپاگتی جان هایش. اینم داستان آقای موراکامی جان و عزیز. امروز دیگر داستان خواندن تعطیل اما شجریان جان و شاملو جان هستند که هستند. آخی چه آهنگ قشنگی از احمد شاملو جان دارد پخش میشود نه ماله شجریان جان است انگار برویم که خیلی کار داریم و زن خانه ام در شنیدن آهنگ و خواندن داستان حسابی بوالهوس است.