Date Range
Date Range
Date Range
یادگاری که در این گنبد دوار میماند. بنويسيد بعد مرگم روي سنگ. با خطوطي نرم و زيبا و قشنگ. او که خوابيده است در اين گور سرد. بودنش را هيچکس باور نداشت . دوستان عزیزی که میان نظر میگذارن و بعد منتظر جواب هستن حداقل ایمیل یا ادرس وب یا چیزی بگذارن تا من بتونم جواب بدم . بدترين روزهاي عمرم دارم سپري ميكنم و اين غمنگيزترين حالت براي غمگين شدن است. کاش همه سکوت می کردند! خوابی بی باز خواست و جاودانه! .
عکس داراب چت روم داراب وبلاگهای داراب. سایت همسر یابی داراب افتتاح شد. اینم چت روم داراب برای ورود کلیک. این وبلاگ مخصوص داراب هست کسانی که دارابی نیستند لطفا درخواست ثبت وبلاگشون در اینجا نکنن ممنون. تمامی وبلاگهای حاظر در اینجا دارابی هستند. دارابی هستی بگو تا بیای جز دوستان. نجوید جز از خوبی و راستی. همیشه جوان تا جوانی بود. شگفتی تر از کار من.
ول کن! حالا که با پایان قص ه روبرویم. من سعی کردم مثل این مردم نباشم. وقتی خدا می سوخت من هیزم نباشم. تنهایی ام را شهر دارد می فشارد. مردی که جز تنهایی اش چیزی ندارد. هی آینه اصرار دارد که ببینم. که زنده هستم که هنوز عاشق ترینم. و پاسخ آ یینه سنگ است. دارم به سمت هیچ بودن می گریزم. دریایم و باید که در جویی بریزم. دنیایتان دیگر برایم جا ندارد.
شهدای روستای جوزجان شهرستان داراب. توی فامیل ما یه آدم برجسته ای بوده! تمام برجستگیش هم به عشق و علاقه ای بود که نسبت به امام حسین علیه السلام داشت. هیئت عزداری روستای جوزجان که بانی اش بوده بین قدیمی های منطقه ی داراب زبانزد است. بعضی ها میگن برخی از مردم داراب توی ماه محرم برای عزاداری و تعزیه به جوزجان می آمدند. روحش شاد و با اربابش محشور بشه انشالله. مادر بزرگ عبدالرضا که بیشتر نوه های او بسیجی و پاسدار و ایثارگر هستن.
وقتی من پیر می شوم. امیدوارم مرا درک کنی و با من صبور باشی. اگر بشقابی را شکستم یا سوپ را روی میز ریختم به این دلیل است که قدرت بینایی من کم شده است. امیدوارم در آن شرایط روی من فریاد نکشی. افراد پیر خیلی حساس هستند. خیلی افسرده و غمگین میشوند وقتی که رویشان فریاد میکشید. امیدوارم که مرا کر صدا نکنی. تکرار کن آنچه را که گفتی یا آنرا برای من بنویس.
گاه ی دل م ب رای خ ودم تن گ می ش ود. Chris De Burgh The Girl With April In Her Eyes. به تو مدیونم همیشه . انگار چشمهاي آدم عادت كرده كه حوا را زيبا ببيند. رسيدي مثل يك مرهم . خاطره هایت را دوست دارم. آرام و بی ادعا . پر میشم از اسم تو. تو وقت خواب و رویا.
Jumlah TKI yang resmi aja sekit.
Sunday, January 17, 2010. Sunday, November 1, 2009. My photo collage of our photo shoot. My neigbor made this collage for me. Kolt miserable on the couch when he had croup at the begining of October. My favorite picture from our photo shoot in our back yard! Tuesday, September 8, 2009. Kaylee and Alexa Swinging at Pioneers park.