از صلیب های کهنه که به گردن می کشیم امید معجزه نیست عشق مسیحای زندگی است که دیگر بار زنده بودنت را اعجاز می کند به صلیب سنتش مکش! وبلا ک های دوست. و خاصیت عشق این است. ذهن نوشت های خانم و آقای اردیبهشتی. از این روزهای نیم مرده گذشتن سخت نبود. اگر یوغ عشق به گردن نمی کشیدم. اما دل کسی را هوایی نکن. کسی را در این روزهای نیم مرده تنها نکن. تمام کوچه های رفته و نرفته.

وبلاگ های گوناگونی داشتم ک هر کدام در گذر زمان محو شدند. فکر کنم هشت سالم بود وقتی برای اولین بار رفتم مسابقات کشوری تو اصفهان. تو رده ی زیر دوازده سال شرکت کرده بودم. پدرم وقتی من رو دید گفت تلاش ت رو بیشتر کن. تنها نصیحت پدرم برای من همین بود.