پسر پاییز پوش آن قرار دلواپس. با همان پیراهن نیلی دست دوز. روی گردن پیاده روهای خیابان سوم! حرف بزن گیسو بلند مینیاتوری. هوش از سر ظرافت بهار می ب ر د! زمستان بود که عاشقت شدم. در لای لایی شانه هایت. به رویای آغوش تعبیر شود! واج ها را از دامن شهریور بردار. به نام لیلایی ترین ساعتی.

افتادن در گل و لای ننگ نیست. ننگ در این است که آنجا بمانی. اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیباییها را تنها دیدن و چه بدبختی آزار دهنده ای است تنها خوشبخت بودن در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است. بیا تا دریا شویم - پریچهر. دانش آموزان کلاس اولی من. پایگاه هنری چالوس و نوشهر.

گاهی می خندم و خوشحالم و شاد و گاهی نیز غمگین و دلگیر! هر کدام یک جور است . گله و شکایت تا عشقی پر سوز و گداز! آنهایی را که خبری مهم دارد دوباره بر می گردانم اما بعضی ها را هیچوقت به سر منزل نمی رسند. این رویه زندگی در جایی که باید مدام در آب غوطه ور باشی و نگران طوفان و نبود صید. حتی بیشتر از نویسندگان و خوانندگانشان. از دفتر خاطرات یک پستچی.

امیدوارم حالتون خوب خوب باشه. دختر خانوم های عزیز روز تون مبارک. فردا روز عزیز دل بابا هاست. روز هم دم مامان هاست. خلاصه اینکه روز بهترین خلق خدا مبارک. اینم یکی از نوشته های خودم تقدیم به همه دختر هاا. مادمازل روی ایفل فکرهایش را میکشد. لاکو میان شالیزار ها میدود. دختر بندر بارقص بندری خورشید را غرق میکند. در جنگل های بلوط گم شده ام. اخرین جمله اش را ک.

این داستان را قبلا تو وبلاگ مرحومم نوشته بودم.