این همه لاله ی سر برآورده از خاک. روزهای غم آلود و شاد. پرده های سیاه و سپید را. یکی یکی کنار می زنم. با تاج گلی بر سر. از پ ر و پوست پلنگ. پدر را انتظار می کشد . پدر از راه می رسد. و در حالی که زخم هایش را مادر. با دندانی فشرده بر لب. ما قبیله ی خودمان را خواهیم داشت. پر از لاله خواهد بود.

جدید ترین و به روز ترین وبلاگ طنز. سیستم هوشمند افزایش آمار بازدید. با توسعه یک منامینی بعدازسالهای سال عوضی اینکه کمک کنند. با توسعه یک منامینی بعدازسالهای سال عوضی اینکه کمک کنند فرمودند همه ی عکس ها ووبلاک ها وسایتهای روستای منامن رااز همه جا پاکش کن هر چند که خیلی سال است زحمت کشیدم ولی یک این بنده خدا بود انسان بودچی بود شایدهم منامینی نبود ولی نوشته بود پاکش کن چون ابروی منامن ومنامینهارا بردی. شهید بهار علی غلامی منامن.

وبلاگ مورد نظر پیدا نشد! ممکن است آدرس وبلاگ را اشتباه وارد کرده باشید. می توانید این وبلاگ را برای خود ثبت کنید. صدم ثانیه وارد صفحه اصلی سایت می شود.

گرگی در چشم بیابان است. از آشپزخانه میگذرد و میشنود آب. که ایکاش نمیشد که اما نمیشود. صدای یک نفس راحت را روی کاغذ گفت بنویس. بابا دستی که در باد. و به سوی غرب تجزیه میشد. و ما را با اجاقهای خاموش.