خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد. خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد. امشب قراره آخرین شبی باشه که اینجا هستم امشب یه جورایی باید از این خونه خداحافظی کنم خیلی سخته اما لازمه . خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد. خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد. لالا لالا دیگه بسه گل لاله بهار سرخ امسال مثل هر ساله هنوزم تیر و ترکش قلب و میشناسه هنوز شب زیر سرب . خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد.

تغییر از چیزهای خوب است. جدا شدن از ایده قبلی و پیش رفتن به سمت ایده ای جدید. تغییر انجاست که نوشتن تحت نامی مستعار و پنهان پشت کلمات و جملات دیگر برایم معنایی ندارد. دیگر انرژی از آن نمی گیرم. شاید توقفی باشد برای شروعی با نام و نشان.

هرچه میخواهد دل تنگت بگو.

50 همسايه اي که به تازگي به روز شده اند. ناف ما دهه شصتی ها رو اصولا با انگشت شست بریدن! یعنی ما تو قبر هم که بریم نکیر و منکر رو که.

انتظار خبری نیست مرا برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس برو آنجا که تو را منتظرند. بزرگترین اشتباهی که می توانیم انجام دهیم این است که به آدم ها طولانی تر از آنچه که لیاقتشان است اجازه دهیم در زندگیمان بمانند. حتى ميتوانم بگويم درگذشت ! تو ای ماد.

اند احوالات ترنج با هم عروس! ی چیزی فکرمو مشغول کرده . حسی که بهش داشتم ی حس غریب بود شاید چون تا اومدم بشناسمش یک سری اتفاقاتی افتاد . اولیش اینکه اگه بخوام خوش.

اولین چیزی که میگم اینه من عاشقه زمستونم شاید تموم خاطرات و اتفاقات شیرینم که تو این 17 سال افتاده باشه 16 سالش تو زمستون بوده. اصلآ زمستون واسم یه بویه خاصی داره. شاید کسی اون بورو حس نکنه من دیونشم. امکان نداره یاد خاطرات زمستونیم بیوفتمو اشک تو چشام جمع نشه. از حالا هم میخوام تمامه خاطراتمو بنویسم و اگه لازم باشه از خاطرات قدیمیم هم مینویسم که کاملا معرفی شم. هرکی بهم سر بزنه بهش سر میزنم.