ღ به کلیکش می ارزه ღ. تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و. روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت. شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی! دخترک وارد حیاط امامزاده شدخسته انگار فقط آمده بود گریه کند. رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کردوارد حرم شدو کنار ضریح. نشستزیر لب چیزی می گفت انگار! اما نه ب.

روزی که رفتی و پیش خود نگفتی کجاست دخترک مهربان رویایم! آری این حرف دل توست . می دانم که غرورت آن چنان قدرتی به تو بخشیده که دوست داشتن را انکار می کنی . برای تو رفتن و گذشتن از من به مانند عبور از کوره راهی بود . کوره راهی که دیگر از آن عبور نخواهی کرد . تو رفتی و من رفتنت را دیدم و باور کردم که دیگر نیستی . نبودنت روحم را آزرد جسمم را سوزاند اما همچنان با این روح آزرده و جسم سوزان دوستت دارم و تا ابد می خواهمت .

قمری های جلو پنجره ما. برای حرف تازه اجازه بی اجازه. خوابگاه دانشجویی شهید رجایی لاهیجان. خواب در چشم ترم میشکند. صدها چراغ دارم و بیراهه میروم. بروزترین موزیک ها و کلیپ ها. هزار و یک حرف نگفته.

برون کن ز سر باد و خیره سری را. بری دان از افعال چرخ برین را. نشاید ز دانا نکوهش بری را. هم امروز از پشت بارت بیفگن. میفگن به فردا مر این داوری را. چو تو خود کنی اختر خویش را بد. مدار از فلک چشم نیک اختری را. بدیدی به نوروز گشته به صحرا. به عیوق ماننده لاله ی طری را. اگر لاله پر نور شد چون ستاره.