گشت زیبایت صفای دلم گردید زمانی که از خود و بودن خود رمیده بودم . اندیشدن به تو آرام می سازدم . سهشنبه 28 مردادماه سال 1393. بعد از این مدت طولانی برگشتن و گذاشتن پست جدید خیلی برام سخت بود. اما لازم دونستم یه عذر خواهی. حسابی کنم از همه ی شما دوستان . بخاطر ادامه تحصیل سرم خیلی شلوغ بود و اگه می خواستم تو دنیای. مجازی زیاد پرسه بزنم دیگه نمی تونستم با نمرات عالی فارغ تحصیل شم. البته راستشو بخواین دیگه اون شور. و حال و حس نوشتاریم خیلی کمرنگ شده و. از اینکه فراموشم نکرده باشینم! در ساعت 06.

یعنی با تموم سختیاش خوشبخت. نیست که دیگر باشی یا نه. نیست که دیگر دوسم داشته باشی یا نه. نیست که دیگر مرا به خاطر بیاوری یا نه. نیست که دیگر تو را با دیگری میبیم یا نه. اینست که زمانی که تنها میشوی. چگونه و با چه رویی سر به اسمون.

بیستون راعشق کند و شهرتش فرهادبرد. با من اما بدون من 1. گاهی خاطره ای چند 1. دست به قلم های سید جلیل. گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه. چون زمانی که اون فرد از تو دست بکشد . تو می مانی و یک من بی ارزش! باسلام به همه ی دوست های عزیزم! به دلیل بعضی مشکلات اومدم اینجا وبلاگ ساختم میخوام مثل همیشه حضورتون پربار باشه ومایه خوشحالی من.