Date Range
Date Range
Date Range
بخوانید چند مینیمال از من. درست مثل بیمارے نادرے که. یک نفر به آن مبتلا مے شود. پیدا کردن کسے مثل من. که تو را فراتر از مرز دیوانگی دوست بدارد. دیگر برایت تکرار نخواهد شد. در زندگے تو اتفاق افتادم.
1 سال و 3 ماه تمومه اینجا خاک میخوره. و من نمی دونم چرا. وقتی رفت دیگه اینجا شد صفر. امشب بعد 1 سال و 3 ماه یهو دلم منو کشوند به اینجا. ا سال و 3 ماهه که ننوشتم. دلم خیلی چیزای خوب قدیمی دیگه میخواد . پاکت نامه ی من را.
تو هم از ما نبودی. بخواب خردادی دلبندم که دلت با دال شروع شد و با ت تاوان تمام شد. زمین قتلگاه انسان است و زمان مرداب خاطرات. مرد دوباره داخل غار متولد شد.
به خدا خواهم رفت از پیش شما. من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم. حرفی از جنس زمان نشنیدم. هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود. کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد. هیچکس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت. وقتی از پنجره می بینم حوری. پای کمیاب ترین نارون روی زمین. نوشته های یک دختر ت. عشقش همیشه تو قلبم میمونه. به سراغ من اگر می آیید. تکه ای کوچک از آسمان. پرواز را به خاطر بسپار. شیرین مثل قهوه ی بدون شکر. حرف های نام ربوط . فلسفه های سگی یک ذهن بنفش.
من از تمام فاحشه هاي شهر. آنها خود را به نان مي فروشند. مرا هميشه با ال استارهاي. برايت جيره بندي كرده ام. را به همراه مي آورد. ساعتم روي زمان آخرين ديدار. مثل يك هجاي گم شده. دستم را كه دراز كنم. اين روزهاي بي آينه و بي آفتاب را. براي شمعداني ها هم نمي خندم. وقتي لبخندهايم براي تو نباشند.
میرم تا بزرگ بشم . روز یا شب لبخند آلود دیگه . که خندش واس خود خودم باشه . که بزرگ شده باشم . تولد معاشقه با دود . تولد بوف کور لعنتی ای که با خشم به دنیا اومد . خشم موتور حرکتم بود . ولی خشم زیاد باعث دووم اوردنت نمیشه . یه جا دیگه بلاخره اون وسطا جا میزنی .
بگذار دیگر دوستت نداشته باشم. بگذار در توهم دستهایت جان دهم. من را عاشق تر از پیش کن. ای زیبا ترین لیلی زمان. در زیر جفت جفت رد پاهایت. اسمت را بر روی لب هایم می نوازم . من امشب مست ترین نوازنده ی سازهای ناکوکم.
یه اشتباه و یه درگیری .
Les n 1 sont Rap and RnB. Abonne-toi à mon blog! Ajouter cette vidéo à mon blog. Ajouter cette vidéo à mon blog.
ارسال شده توسط pouria m. اونا که وقتی بهت زنگ میزنن و بهشون میگی دلت گرفته. بیست دقیقه بعد دم خونتونن که ببینن چت شده. اونا که همیشه تو جیب و کیفشون برات خوراکیای خوشمزه دارن. اونا که وقتی هوس یه غذایی میکنی. در اسرع وقت غذا رو میرسونن بهت. اونا که وقتی خواب بد میبینن. اونا که باهات میان دندون پزشکی تا نترسی. اونا که نمیتونن باهات قهر باشن.
تو زندگی ام را بنفش می کنی. و این وبلاگ را دفن سراشیب ها کردم که تنها. نمی از باران ها به آن رسد اما. سیلابه اش از سر گذر کند. طبعا مکان خانه جدید به سمع و اطلاع دوستان دنیای واقعی خواهد رسید.
1607;ناك حبيب ينتظر سلامك. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
پسر خاله تمام آدمهای شهر. سهشنبه 13 تیرماه سال 1391. وقتی تموم شدی و به دیوار بتنی رسیدی. خسته ای و بن بست و پوچی. مثلن همه پیشاپیش درو نمایه های فلسفیت از نظر خودت میشن مو! وختی نوشته های پر ارجت میشن یه گونی کسشر. و در کل میفهمی که به سیر و سلوک درد وارد شدی. پنجشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1391. بیست و هشت توت فرنگی. ولی 28فقط یک 28 است. جمعه 22 اردیبهشتماه سال 1391.