می چکد امشب سقف تنهاییم. هفته او ل شهریور 1388. هفته او ل مرداد 1387. هفته او ل تیر 1387. هفته او ل خرداد 1387. هفته او ل فروردین 1387. هفته او ل دی 1386.

زادروزت را در اتاقم جشن می گیرم. خودت که نیستی اما عکس چشمانت را روبرو به نگاهم می گذارم تا شاهد باشد که سخت خوشحالم. زادروزت را ستاره های آسمان جشن می گیرند. تو که دیگر نگاهشان نمی کنی. تو که دیگر به هیچ چیز نگاه نمی کنی. تو که دیگر عشق را فراموش کرده ای. اما من به میهمانی شان می روم و با شعرم خورشید نگاهت را مهمانشان می کنم. چشمهایی به روز خیره مانده اند. چشمهایم به تو خیره مانده اند.

حامد اسماعیلیون از نویسندگان جوان.

نقد و بررسی هنر و ارائه آثاری در این زمینه. سهشنبه 11 دیماه سال 1386. با سلام به همه دوستان عزیز. بعد از مدتها به مناسبت کریسمس آپ کردم و عید کریسمس رو به همه شما عزیزان و مخصوصا دوستان مسیحی تبریک میگم. مدتها پیش من آهنگی ساختم برای تلویزیون اما متاسفانه مریض شدم و نخوندمش و چندی پیش به پیشنهاد یکی از دوستان به صورت مقدماتی اونرو خوندم و امروز میگذارمش اینجا تا اگر خواستید گوش بدید و نظرتون رو بگید . تقدیم به همه شما عزیزان.

هیچکس را در دنیا نمی یابی که به استحکام و روشنی. و تفصیل من ازخودش سخن بگوید و به اندازۀ من بداند کیست. درست همان اندازه که امروز نمیدانم که کیستم. چنان باهم بیگانه که گویی خود نبوده است! جمع تضادها و تناقض ها که زندگی ارمغانم داده است. کسی را که اگر نبینند دوست دارند کور شوند.

یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386. بیا یارم بیا یارم دری بگشوده شد. به روی مردمک های سیاه چشم ما. به روی دست های سرد اما پر امید عشق ما. به روی این صداقتهای ناب عشق ما! تو را سوگند بر این آسمان نیلگون. تو را سوگند بر این لاله های رنگ خون. بمانتنها مرو از این دیار آشنا. پنجشنبه 12 بهمنماه سال 1385. من با یه دنیا مهربونی. گذر ثانیه ها را! .