Date Range
Date Range
Date Range
اهورایی من بگذار از دریچه چشم تو لبخند ماه را بنگرم. این وبلاگ هر چه هست وهر چه باید به تو تقدیم است تویی که عصاره ی فضیلتی و وارث قلبم. من همه ی صفحه های قرآن کریمت را بارها خوانده ام وبه شق القمرت یقین دارم.
همه چیز از همه جا. این منم وقتی کسی نمی زاره از خونه برم بیرون. آخیش جیش کردم راحت شدم. خرید گن سینه ایر برا اصل. سامانه ارسال اس ام اس انوه.
عشق های امروزی و نو. به تو عادت کرده بودم. اي به من نزديک تر از من. اي حضورم از تو تازه. اي نگاهم از تو روشن. به تو عادت کرده بودم. لحظه هاي من بي تو. من که در گريزم از من. به تو عادت کرده بودم. از سکوت و گريه شب. به تو حجرت کرده بودم. با گل و سنگ و ستاره. از تو صحبت کرده بودم. با تو قسمت کرده بودم. من پر از ميل زوالم. عشق من تو در چه حالي.
Comités, juzgado y tiro porque me toca. Por fin, un veredicto. Comités, juzgado y tiro porque me toca. Por fin, un veredicto. La aventura de donar la mitad de mi hígado a mi padre. Ingresé el lunes 6 de Abril en el Hospital a las 17h. Mi padre ingresó ese mismo día a las 8h porque le tenían que hacer más pruebas y tenerlo más controlado.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.