دلتنگی و انتظار زنان را می کشد. آنها سالی چندین و چندبار کشته می شوند گاهی چندین و چند ماه در یکسال. دلم برایش تنگ شده است. و این انتظار بدترین انتظار دنیاست. برای مردی که دوستش دارم چای ریختم. مردی که دوستش دارم شروع کرد به حرف زدن درباره ی عشق. تعریف کرد که عاشق کسی بوده و بعد چه شده و چه نشده.

روزانه هایم را اینجا بازخوانی میکنم. اینجا را خیلی دوست داشتم اما متاسفانه هر چه نوشته بودیم بلاگفا بر باد داد. از وقتی به خانه جدید رفته ام دیگر دست و دلم نمی رود اینجا بنویسم چون احساس ناامنی می کنم. مثل خانه ای که دزد به آن زده باشد. اما خانه جدیدم را دوست دارم. مطمئنم شما هم آن جا را دوست خواهید داشت. Be the change that you wish to see in the world. Darkness cannot drive out darkness;. Only light can do that. Hate cannot drive out hate;.

همه کسانی که منو می شناسند می دونند که من آدم بداخلاق و بی جنبه ای هستم که دایما در حال ناله کردنم. علاقه ای ندارم از کسی برای زندگی راهکار بگیرم و به تعریف و تمیجید هم نیازی ندارم. وبلاگم برای من تنها یک فرصت برای زدن حرفهاییه که جای دیگه نمی تونم اونها رو بگم پس لطفا اگه از خوندن اینجا خسته میشید دیگه سر نزنید و خودتون رو اذیت نکنید! نظرات تبلیغاتی تایید نمی شوند. در صورت کپی برداری شخصیت داشته باشید و با ذکر نام نویسنده کپی کنید اگه بهتون فشار نمیاد. تا سن پطرزبورگ در بلاگفا.

قرمز آبی سبز زرد نارنجی. تا باشد از این ضررها.

عجب روز دلتنگی بود امرور. امشب احتمالا طولانی خواهد بود. این اهنگ خاطره های زیادی داره. چقدر ساده بهم ریختی روان مرا بریدو غصه ی دل کندنت امان مرا. قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد به هر زبان بنویسند داستانه مرا. گذشتی از منو شبهای خالی از غزلم گرفته حسرته دستان تو جهانه مرا. سریع پیر شدم آنچنان که آینه نیست شکسته در دله خود صورت جوان مرا. گرفت به دست تو امتحان مرا.