خیلی سخت است با بغض بنویسی با خنده بخوانند. زندگی تلخی و زهری ست که من. نه دران نقشی دارم نه بدان دل بستم. نه تولد نه مرگ نه که شادی و نه درد. من ندانسته من نخوانده من نخواسته. امشب که من پر از تنهایی و غرق سکوتم. امشب که دلم بی تاب و پراز زمزمه ی رفتن است. امشب که باز فکر میکنم پایان دنیا منم. امشب که جز رنج خاطرات وترس از فردا. در اندیشه ام چیزی نمی اید.

گروه تئاتر موعود اسلام آباد غرب. سلام وقت دوستان بخیر مؤسسه فرهنگی و هنری موعود جهت فعالیتهای فرهنگی و هنری خود در سطح شهر تهران به چند همکار با تخصص زیر نیازمنداست. 1- دستیار کارگردان 2- روابط عمومی 3- مدیر برنامه ریزی و هماهنگی 4- بازاریاب 5- نویسنده پس از تکمیل کادر فراخوان جذب بازیگر جدید اعلام میگردد. 27 لغایت 30 بهمن ماه 93.

دردم از یار است و درمان نیز هم. برای هم خاطره بنویسیم شاید سالها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم این غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود. دوستان عزیزی که مایل به تبادل لینک هستن منو با اسم وبلاگم بلینکن و خبرم کنن تا منم اینکارو بکنم. زندگی پر فراز و نشیب من. خودم و حرف های خودتان. روز نوشته های یک خانوم بد اخلاق. دل نوشته های این دل و خاطرات روشن فردا. خاطرات من از شش ماه زندگی در سوئد.