شايد تقاضاي عجيب و غريبي باشد. فردا حوالي ساعت 10 تا 11 صبح. حالا اسمش را هر چه مي گذاريد مهم نيست. دعا يا انرژي مثبت يا . فقط به يادم باشيد تا بتوانم سر پا بمانم. حالا شما فكر كن اصلا لازم نيست طرف كار خاصي انجام دهد و حتي ب.

اکتبر 14, 2010 بدست ل. جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم. غار حرا زیباترست یا تونل توحید. اوت 30, 2010 بدست ل. بعد رفیقم در آستانهی رفتن گفت که مثل سگ پشیمونه و گه خورده و دلش میخواد بمونه. با فامیل و قوم و خویش خدافظی کرده و ازشون کادو و سرراهی گرفته. پول داده و بلیط و چمدون و کولهپشتی خریده. اگه دم رفتن دبه در بیاره ملت فکر میکنن مریضه و دیوانه. تو مال من گفته شده که آ.

میدونم امشبم از خواب می پرم . اگه مسیر زندگیت راهی واسه ی رفتن نداشت اگه هیچکی نموندو همه جا زدند حتی سایه تم تنهات گذاشت . می خوای تسلیم سرنوشتت بشی حتی حرفشم نزن . فقط چند لحظه کنارم بشین. یه رویای کوتاه تنها همین .

روزهایی که بر من می گذرد . می نویسم تا بمانم! رویایی ساده اما شیرین. آنقدر تلخ بود همه چیز که این کندن برایم شیرین ترین حادثه ی چند سال اخیر زندگی ام بود. با رویایی دور از دسترس و شیرین این روزهایم را سپری میکنم. خزان راه ما هم فرا رسید . تمام شد اما نه به راحتی. تمام شد پس از صبوری های مدوام . تمام شد پس از مداراهای طولانی . خوب شد که تمام شد . تلاش های من بی سود ماند اما خیلی چیزها یاد گرفتم.

وب نوشته های دختری نه چندان معمولی. زندگی سگی این چند وقت اخیر باز منو انداخت به فکر نوشتن. دیگه تصمیم گرفتم آ درسمو به دیگران بدم چون خیلی ضد حاله که هیچ بازدیدکننده یا نظری این نداشته باشم. دلیل این وقفه طولانیم هم شاید همین بود به اضافه ی اینکه واسه تایپ فارسی باید شدیدا جون بکنم و تایپ با کامپیوتر منم واسه خودش داستانها داره.