دلم برای خودم تنگ است . این قدر که از او گذشته ام. سنگم یه روز می شکنه.

فردا روز بدتریه! همه ی تو را ببرد . اشتراک و ارسال مطلب به. من گاهی همین شکلیم کودکی میکنم بی توجه به نگاه ها و قضاوتها. اشتراک و ارسال مطلب به. وقتی چیزی را از دست دادی. درس گرفتن از آن را از دست نده . اشتراک و ارسال مطلب به. هوووم چقدر بی حوصله شدم برای آپ کردن. قدیما یه چیزایی باعث میشد ک آپ کنم اما الان. اشتراک و ارسال مطلب به.

آن یکی آمد در یاری بزد. در چنین خوانی مقام خام نیست. خام را جز آتش هجر و فراق. سوختن باید تو را در نار و تفت. رفت آن مسکین و سالی در سفر. در فراق یار سوزید از شرر. پخته گشت آن سوخته پس بازگشت. باز گرد خانه انباز گشت. حلقه زد بر در به صد ترس و ادب. تا که نجهد بی ادب لفظی ز لب. بانگ زد یارش که بر در کیست آن.

به بهانه سالروز درگذشت فریدون مشیری. سلامی پر از امید به بهروزی! اینکه بتونم تا این حد از این بهشت مجازی فاصله بگیرم برام غیر قابل تصور بود. اما بخش عمده این موفقیت رو مدیون هنرمند شریف و مردمی جناب آقای مدیری هستم.

این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است. برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید. به پایان آمد این دفتر حکایت هم چنان باقی است . به میمنت و مبارکی این جا تعطیل شد . کاش به جای همه این ها میشد چاره ای اندیشید تا فکر.