بهشت دستهایش بهشت دست هایت مادر. و من تنها پرنده ی خونین روی زمین افتاده. بیان هایی از آدمک هایی. مد کامل در چهارده دقیقه. لیست دموع عینی هذا لنا العلامة.

یک مازوخیست که دوست دختری در فرانکفورت داشت. انگار توی پروتکل اولیه ی قوانین تکلم گه خوری رو جزیی ازمفاد اصلی پروتکل آورده باشند. آخر سر همه ی اینا به این ختم میشه که وقتی نمیتونی به همخونه ایت بگی دمپایی دسشویی رو خیس نکن به کسایی که برات مهمن نمیتونی بگی چقدر دوسشون داری. دوست دارم های نگفته و نفهمیده حناق میشن توی حلق. آخر سر از بی خوابی میمیرم. کاش خودش میفهمید همه چی رو نیاز به گفتن من نبود. آقا نگه دار بچه بره دستشویی.

ت ل خ مثل ع س ل. تمام شعرواره ها و دست نوشته های این وبلاگ به قلم شبنم بهار است. هر گونه کپی برداری بدون ذکر نام نویسنده نشانگر شخصیت خود شماست. تو را به جای همه کسانی که. تو را به جای همه روزگارانی که. تو را به جای همه کسانی که. تو را برای خاطر دوست داشتن دوست میدارم. شهر مجازی زبان و ادب فارسی.

خاطرات یک پروانه ی گم شده. زمان همین جا متوقف شده. در هر لحظه ای حرف هایی هست برای گفتن .

یکشنبه 14 دیماه سال 1393. به هزار و یک شب نرسیدم و شب هفتم شد شب آخر. شنبه 12 مردادماه سال 1392. چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392.