OVERVIEW
RAHNA.BLOGSKY.COM RANKINGS
Date Range
Date Range
Date Range
LINKS TO BUSINESS
داشتم فکر می کردم که چقدر مجسمه ی داوود میکلانژ معروف. شده و چقدر همه اون رو بیشتر میشناسن و دوست دارن که البته یک شاهکار. برنینی هست که ازقضا از مورد علاقه های من هست! یادمه اون موقع که برای کنکور میخوندیم خانم نون هم کلی از داوود میکل آنژ تعریف کرد و بعد می گفت که مثلا داوود برنینی. مثل این پسر ژیگولای امروزی می مونه! دوست دارم. راستش به نظرم اصلا هم شبیه این پسر ژیگولا نیست! من عاشق این داوود با این موها و سرووضع آشفته! آیا من فسانه.
! ﻓﻘﻂ ﺩﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺸﯽ ﺍﯾﻨﯽ ﮎ ﺍﻟﺎﻥ ﻣﻨﻢ . خوش اومدی نی نی جان. توبدترین شرایط هم یه خبر میتونه یه بیمارداغونو مثه من به هوا پرتاب کنه! ما داشتیم درس میخوندیم یهو اس از طرف عمه نو عروسمان یادتان هس ک . وقتی باید تندتر بری . اگ دلگیری دنده عقب جلو برو.
WHAT DOES RAHNA.BLOGSKY.COM LOOK LIKE?



RAHNA.BLOGSKY.COM HOST
SERVER OPERATING SYSTEM AND ENCODING
I found that rahna.blogsky.com is operating the WSGIServer/0.1 Python/2.6.1 os.TITLE
من اشتباهی بودمDESCRIPTION
من اشتباهی بودم -CONTENT
This web page states the following, "مزخرفترین روزهای هرسال روزای تعطیلات تا ۱۳ هستن." Our analyzers saw that the web site stated " جمعه 11 فروردین 1396 ساعت 0103." The Website also said " وای وای چقدر دلم پر هست. این چند روز خیلی خوب بود یعنی طبیعت خیلی خوب بود و فامیل گه بوود گههههههه. همش دنبال حرف و حدیث و حاشیه و نق نق و غر غر بودن هیچچچچچچکدوم از جایی که بودن راضی نبودن از موقعیتی که حالا دارن راضی نبودن همه حرص همه دنبال بهم زدن روابط دنبال خاله زنک بازیا. یه آدم چقدر میتونه گه باشه که از دیدن خوشی و موفقیت دیگران حرص بخوره جلو رو خوبن و میخندن و پشت سر از یه حرف هزار تا حرف درمیارن." The website's header had من اشتباهی بودم as the most important optimized keyword. It is followed by Blog, Blogger, and Weblog which isn't as highly ranked as من اشتباهی بودم. The next words rahna.blogsky.com uses is Persian. Farsi was included and will not be understood by search engines.SIMILAR BUSINESSES
قهرمان هفتاد دوره مسابقات کشوری اسیای و بین الملی.
آخرین بوسه شبی در زیر باران. كي رود از خاطر من آخرين بوسه شبي در زير باران. کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم. که هر شب حرم دستاتو به آغوشم بدهکارم. امروز با دوست صمیمی ام دیدمش. چقدر خوب و راحته که آدم تنها باشه. وقتی می نویسه بدونه داره برای خودش می نویسه و کسی نوشته اشو نمی خونه. دلم می خواد غمی رو که توی دلم هست انتقال بدم ولی حیف. دیگه مثل گذشته از دنیا لذت نمی برم.
بے ت و همه آرزوها کال مے ماند و امیدے به دیدن روشنایے نمے ماند. حتي شديدترين و ديوانه کننده ترين عشقها. کاش فقط او را مي خواندم. خسته ام از فصل سرد گناه. را دور انداخته ام . دلم خواب بي کابوس ميخواهد. دلم کمي خدا مي خواهد. دلم دل بريدن مي خواهد. و فرقي هم نمي کند.
لحظه هاي زندگيم پر مي شود از تنهايي. و تنهاييم مملو از حضور آدمهايي خواهد بود که مي آيند و مي روند. در پيچ و خم خيابانهاي پر دغدغه. تنها صداي بوق ماشينهايي شنيده مي شود که پشت ترافيک مانده اند. و مي شکنند سکوتي را که در عمق ذهنم جاري ست. صداي ناله هاي آسمان به گوش من رسيد. نگين شرشر باران به روي من چکيد. بنازم دست باران را که انگشت نوازش روي گونه هاي من کشيد. چه دنياي غريبي بود دنياي خيال. چه روياي لطيفي بود روياي نگاه. صدايم لا به لاي زجه هاي اين زمان گم شد. نگاهم پشت انبوه نگاه عده اي گم شد.