Date Range
Date Range
Date Range
فرقت زیاده گشت و دلم بی نصیب ماند. بی هیچ تعارف دلم خیلی برای اینجا تنگ شده. بیش تر از آن که بشود اسمش را تنگ گذاشت. گرفتار حس عجیبی شده ام که دست ذهنم را بسته و نمی گذارد چیزی بنویسم. کلمات از زیر زبانم فرار می کنند انگار بدشان میاید به نام من در هوا جاری شوند. همیشه عادت داشتم حرفهای دلم را اینجا بازگو کنم اما چند وقتی است که دلم با من قهر است. فکر کنم از من ناامید شده. دیگر برای دل خودم هم محرم نیستم. دلم را نمی دانم اما خودم می خواهم که زود برگردم. هیچ کس لیاقت اشک های تو را ندارد.
حافظ ز چشمان قشنگ تو غزل ساخت. هر کس که تو را دید به چشمان تو دل باخت. نقاش ازل تا که به چشمان تو پرداخت. دیوانه شد از طرز نگاهت. می زند با من حرف. ماه میاد توو خوابم می کنه بیدارم. از سحر مست تو تا دم افطارم. دانه ی معنی بگیرد مرد عقل.
روزی چندین بار یا بهتره بگم که ساعتی چند مرتبه دستش به طرف گوشی تلفن میره! اما شماره ای توی ذهنش نیست که تماس بگیره و ادمی رو به یادنمیاره که بتونه حتی چندکلمه احوالپرسی ساده باهاش بکنه. روی یه صندلی گهواره ای کنار اتاق نشسته و لیوان چاییش توی دستش یخ کرده! ازوقتی چشمهاشو بازکرده ودقیق به ادمهای اطرافش نگاه کرده چه چیزها که ندیده! سالها اطرافیانش رو اونجوری که دوست داشته میدیده و توی ذهن خودش ازشون اونی رو ساخته که دوس داشته که اونها باشن! حتی اندازه ی یک مکالمه ی تلفنی. القصه که سیل خاستگاران از هرجا بر.
This free script provided by. آری آری زندگی زیباست 0.