چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت-شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت. و م ن آی ات ه أ ن خ ل ق ل ک م م ن أ نف س ک م أ ز و اج ا ل ت س ک ن وا إ ل ی ه ا و ج ع ل ب ی ن ک م م و د ة و ر ح م ة إ ن ف ی ذ ل ک ل آی ات ل ق و م ی ت ف ک ر ون. ۱۲۳ خانه ای خواهم ساخت. تمام! چون کلی برای اون .

من دیگه کلاس چهارم شدم. پدرام هم دیگه بزرگ شده و من مراقب اون هستم تامامانم خسته نشه. پدرام دیگه بزرگ شده وداره یک ساله میشه. اون خیلی شیتون شده و خیلی میوه دوست داره. عزاداری همه شما قبول باشد وسال تحصیلی را هم تا این جا خوب گذرانده باشید من که خیلی راضی ام وبه گفته معلمم درسم هم خوب است . تابستون و دریا با د.

جفنگیات سه مریخی عجیب و غریب. کلاغ لکه ای بود بر دامن آسمان و وصله ای ناجور بر لباس هستی. صدای ناهموار و ناموزونش , خراشی بود بر صورت احساس. با صدایش نه گلی می شکفت نه لبخندی بر لبی می نشست. صدایش اعتراضی بود که در گوش زمین می پیچید. کلاغ خودش را دوست نداشت. کلاغ از کائنات گله داشت! کلاغ فکر می کرد در دایره قسمت نازیبایی تنها سهم اوست. پس بالهایش را بست و دیگر آواز نخواند.

پنجشنبه 3 دیماه سال 1388. این بار میخوام کتاب معرفی کنم. کتاب براده ها اثر سید حسن حسینی. این کتاب واقعا عالیه! خوندن این کتاب رو به دوستانی که اهل مطالعه هسیتن توصیه میکنم. آنکه برای خدا می جنگد برای شیطان صلح نمی کند.

مهم ترین چیز اینکه تو چی می خوای. اين يتيمان تک به تک محروم و جان فرسا. کاسه هاشان را بسان بي کسان, وه ,اين بخار سرد تقدير, مي کند مدهوش. شاید او هم به ما می نگرد. دل من دیر زمانی ست که می پندارد. بی گمان سنگدل است آن که روا می دارد.