امروز یک سال شد از آمدنم. امروز پذیرش دکتری را دریافت کزدم .

پر از حرفهای تازه از بهار دل نازک من. یه جمله تکراری اما دلنشین. حتی سقف هم به زمین نزدیکتره. هوا واقعا در جریانه و خواب رو سبک می کنه. پنجره ها کوچکن اما نور بیشتره . هیچ عنصر گرمی تو فضا نیست . با پرده های مخمل چند لایه . با تمام فرش های دستباف تبریزی. همه چی دارم هیچی ندارم.

این وبلاگ درست 8 ماه قبل از تولد هدیه ناب خدا در اولین روز حس ناب بودنش شکل گرفت. ایده های نو برای من و تو. کارگاه های آموزشی مادر و کودک. خاله کیانا و شاهزاده کوچولو. خاله میترا و پارسا جون.

عزیزان این پست آخر زایمان هستش که با عرض پوزش رمزی می باشد. اول این سوال منو جواب بدین بعدش برید ادامه مطلب.

خیلی سرگرم شدم با بچه ها دیگه وقت هیچی رو ندارم. کارن دو ساله و نیمه شیطون و بازیگوش. رایان نه ماهه که یواش یواش داره راه می افته و باید کلی مواظب بهش باشم. دورانیه این دوران خیلی سخته ولی خیلی دوست داشتنیه من دوست دارم این روزامو. خیلی وقته اینجا نیومدم نه نوشتم نه به کسی سر زدم ولی سعی می کنم وقت بیشتری بزارم حتما البته نمی تونم قول بدم. ایشاالله شماها دوستای خوبم همتون خوب و خوش و خرم باشین. امیدوارم که دوستای گل من حالشون خوب باشه.

عشق من همیشه با من باش. خیلی ها ام میگفتن اصلا نمیشه برات نظر بذاریم. گفتم تا زیاد نشده پستام برم همون پرشین بلاگ قبلیمون. نوشته توسط سارا و سالار. 1 تا پیغام واسه S2. 2011 و بنده ی مریض. سال نو میلادیتون مبارک دوست جونااااااااااااااااااا. چون من خودم همیشه با اونم میبینم. چند تا از بچه ها ام دیدن البته ها. خلاصه که خیلی خیلی مواظب خو.

ماه رمضون امسال با استرس هر چه تمام تر گذشت و دوست داشتم اندازه شش ماه طول بکشه. چون من بعد ماه رمضون باید جواب بدم . باورتون می شه یا نه من هنوز تصمیم نگرفتم. مهران عزیزم تو زندگیم هست مثل اوایل اشناییمون و زندگیمون خوب و خوش و خرم و مهربون . ظاهرا می خواد جبران کنه همه بی محبتی هاش رو . تو این مدت هزاران بار گفتم چرا انقد دیر اومدی بعد از مکه اومدن من می اومدی . عید نوروز می اومدی . آدم خیلی خوبیه مشکلی نداره . قبولشم دارم و اونم دوستم داره.