با سلام خدمت شما دوستان عزیز. بلاخره وقت کردم که بیام و . پنجشنبه بیست و دوم دی 1390. علم هرچه بالاتر رود از انسان دور میشود پس باید انسان هم با علم بالارود تا علم ازآن یعنی معنای انسانیت دور نشود که اگر چنین شود علم بالا می رود و انسانیت و انسان دورمی شود وجای خالی آن با جهل پرمیشود .

تقدیم به عشق محبوبم آمنه جونم. تقدیم به عشق محبوبم آمنه جونم. نوشته شده توسط سارا تنهاترین عاشق آمنه ساعت. عاشق شدن و عشق ورزیدنت به دیگری را. و از همین دورا دور می میرم! نوشته شده توسط سارا تنهاترین عاشق آمنه ساعت. اگر روزی دلت گرفت سکوت کن. این روز ها هیج کس معنای دلتنگی را نمیفهمد. نوشته شده توسط سارا تنهاترین عاشق آمنه ساعت. گاهی مرا یاد کن .

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید. خدایا شکرت که حاجتمو دادی. با تو بودن برایم بهترین لحظات زندگیست. و من وجود پر مهر و سرشار از عشق تو را. در کاشانه قلبم به وضوح میبینم. و میدانم با زلالی تو میشود به خدا رسید . سال از روز پیوند عشقمان گذشته. و من هر روز بیش از پیش. به این راز پی میبرم. که تو خلق شده ای برای من. تا زیباترین زندگی را برایم بسازی. دومین سالگرد ازدواجمان مبارک .

فکر کنم گفتن اینکه دیگه نمی خوام بنویسم زیاد هم ضرورتی نداشته باشه چون از این تاخیر طولانی همه چیز معلومه! فقط خواستم باهاتون خداحافظی کنم. برای همه تون آرزوهای خوب دارم. خوش باشید دوستای خوب من. پدر علیرضا وقتی که اون فقط دو سالش بود مرده بود و مادرش با یه مرد دیگه ازدواج کرده بود که حاضل این ازدواج مجتبی بود. مجتبی به عنوان فرزند خلف شده بود عزیز دردونه مادرش و همه اینا علیرضا به سمت دوستی بد و اعتیاد کشوند.

یه دوست دختر اصفهانی هم نداریم. اصلا هم جاش خالی نیست! ن ظ ر یاددون ن ر د. پسر اصفهانی و اظهار ندامت. یه دوست دختر اصفهانی هم نداریم. این آخرین مطلبی هست که می نویسم. اول از همه تشکر کنم از همه دوستانی که سر میزدن تو این مدت. یه خانوم اصفهانی هم نداریم که عاشقش باشیم و یه عمر با هم زیر یه سقف کوچیک ولی پر از مهر زندگی کنیم.

اگر جنت بود بی تو وگر دوزخ بود با تو ز جنت ها گریزانم به دوزخ ها عذابم کن. تو یک قطره از خدایی. افکار هر انسان دنیای اوست. به نام آفریننده ی مهربانی ها.

خوش اومدین به وب لاگ من. این وبلاگ برای همه ی دوستای گل منه و در مورد شخص خاصی نیست. حرفه ای ترین قالب هاي وبلاگ. پنجشنبه پنجم خرداد ۱۳۹۰ در ساعت. در دنیایی که همه یا گوسفندند و یا گرگ ترجیح میدهم چوپان باشم.