جولان گاه ذهن دائم الخمر من. چون اغوا گر خوبی نیستم . امروز صبح نرگربه ی زردرنگی که تمام ماده گربه های محل رو حامله می کرد مرده دیدم! اونم بی هیچ زخم خون و تصادفی. چند دقیقه ای برای تسلی خودم که ناشی بود از شناختش. چقدر بده بفهمی یه آشنایی مرده! حتی ی گربه . 6 - نامه فریدون فرخزاد به یک فاحشه.

The day that I lost my virginity . And what will change in my life from now . All my fears about this has gone! I just felt that it makes me stronger. With no attachment to anything! This painful experience makes me grow! Makes me feel like a strong woman that now can do anything! Feel like a marriage. I crossed the red line.

سم ف ون ي عش ق. ت قבيم ب ه رك س ك چوטּ آفتاب گرماے وجوב ش را با בيگراטּ قسمت مےكنב. الل ه م ص ل ع ل ى. اگ ر ب بخاطر خدا. از عبادت چیزی جز عادت نمی ماند . نیت هایمان را خالص کنیم . בل نפ شت ﮧ هاے صورتܨ. ن قطﮧ س ر خ ط. روزمره گے هاے پسرے به نام سیزده. هفته او ل مرداد 1392. هفته او ل تیر 1392.

این روزها عکاسی پیشه کرده ام جای جای هر جایی کوچکترین خاطرات را شکار می کنم قابشان می کنم در کنج کنج خلوت تنهایی های دلم. روزمره گے هاے پسرے به نام سیزده. دقیقا زمانی که همه در تکاپو هستن من ساکن سکون مطلق. راحت زندگی می کنه مثل من دغدغه ی بیخودی نداره. روزمره گے هاے پسرے به نام سیزده.