این وبلاگ را من برای کسی ساختم که همیشه زندگی من است و به این امید مینویسم که او بخواند و منتظرم . شنبه 16 شهریورماه سال 1387. یکشنبه 11 تیرماه سال 1385. پنجشنبه 10 فروردینماه سال 1385. یاد باد آنکه نهانش نظری با ما بود. قلب من پر از شکایت. از صدای با تو بودن.

All India Association of Postmaster Cadre, NE Circle. Tuesday, December 1, 2015. AIAPC has written to the D G Posts requesting to take up the matter of upgradation of pay of Postmaster Gr-I, II , III and Sr Postmaster. Click here to know more. Friday, November 6, 2015. Click here to know more. Wednesday, November 4, 2015. Click here to know more.

دختر دستش را بريده بود اندازه اى كه نياز به بخيه زدن داشت. وقتي خواست روى تخت دراز بكشد. شوهرش نشست و سرش را روى پاهايش گذاشت. تمام طول بخيه زدن دستش را گرفت و نازش را كشيد و قربان صدقه اش رفت. خاطره زنى با سر شكسته كه هرچه گفتم چطور شكست فقط گريه ميكرد. مردى كه همراهش بود وحشت داشت از پاسخ زنش . و هيچ كس حالش بهم نخورد.

ملت عشق از همه دنیا جداست. عاشقان را ملت و مذهب خداست. روایتی زیبا و دوست داشتنی از همراهی و دوستی مولانا و شمس. داستان روایت گر دو داستان است. یکی از گذشته و یکی از حال. در داستان همراهی مولانا و شمس که رمانی است که الا می خواند و داستان الا که روایت خود اوست. الا زنی است در بستون خانه دار و نجیب. مولانا شیخی است بزرگ و مقدس پر طرفدار. اما تمایزی بین عشق الا و مولانا است. در اینجا بود که تلخی داستان را حس کردم.