پسره هم ورداشته میگه شایدم مادر پنجاه ام.

تماشا گر - هزاران خونین چشم نادانی. از پسای فریادهای ترک خرده ی خردسالان زندانی. به زیر تگرگ خوشه گین بمبهای نابودی. کودکان گریان به پشت- دیوارهای ستبرشکیبایی. ماورا- دود سنگین فوج فوج سوخته ی جسدهای مادران روحانی. کودکانشان در ورطه هیچ انگاشتنهای تو خالی. جلازه بند شلاقهای دیوانگان ویرانی. از ته دریای پر تلاطم خون - خونین رگهایی درحین شکوفایی. در تداوم جذرو مد روزهای اشرافی. خسته رویاها و نارس جنگها به سودایی. رسته از ان سیه معنا میوه ی تلخ کامی. اواره ای هم نیم جان رها درفرگشت شووم پدیداری.

وقتی کسی حرف از رفتن می زند. فقط می خواهد مطمئن شود. چیزی ازخودش در شما جا نگذاشته باشد. کمک کن چمدانش را ببندد و برود . چهارشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۴ توسط المیرا. چهارشنبه نهم بهمن ۱۳۹۲ توسط المیرا. دلم -دیوانه- با تو بودن را می خواست. خ رده نگیر اگر گاهی بهانه گیر می شود. بازیچه ش را گ م کرده. بغلش کنی خودش آرام می گیرد. سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲ توسط المیرا. سه شنبه هفتم آبان ۱۳۹۲ توسط المیرا. گلدان های سفالی نیمه ر.

هیچ مطلبی کپی نیست و نخواهد بود. از احترام به اعتقادات دیگران انقدی حالیمه که. تو محل هر کی برا ما نذری نیاره خرافاتیه متحجره. ظ توسط ماهی تنگ بلور نظرات . مهم ترین دلیل تصادفات جاده یی. مامانم از تو اشپزخونه داد میزنه بی فرهنگی و بیشعوری. دولت به جا این همه هزینه مالی و جانی واسه فیل. تو هر شهری دوتا کلوپ رقص راه بندازه کافیه. هزینه کفن دفنم کم کنن,گزینه سرمونو بزاریم زمینم میتونه رو میز باشه.

دیگر بهار رفته نمی آید. اینجا گلی که باز کند لب به خنده نیست.