مثل شادی هایمان روزهای سخت خواهد گذشت. گاه نوشته های یک سحر. از لابه لای دفترچه ایام. وب نوشته های یک پزشک سابقا عمومی. نمی دونم چی باید عنوان کنم. امروز یه هویی هوس کردم یه سری به وبلاگ قدیمی ام بزنم. آخه اینجا زیاد خاطره داشتم که دیدم هنوز هم دوستانی هستند که به این وبلاگ میان. دوستان عزیزم حالا چه کاره ای دوست داشتید تشریف بیارید منزل جدید اونجا حداقل وسایل پذیرایی هست من شرمنده نمیشم. سلام سلام سلا م سلام.

دور خواهم شد از این خاک غریب. من کویر خشک بودم . عشق تو باران من شد. من درون قفس تنگ اتاقم خسته. و تو به اندازه ی تنهایی من در خود غرق. و تو چه دوری از من. و من از حسرت بودن با تو.

نوشته های یک جوان در روزگار جوانی. امروز شبکه چهار یه برنامه در مورد ترس از عنکبوتها پخش میکرد با نام همسایههای طبیعی. یه گروه بودن که به مردم آموزش میدادن چطور به ترسشون غلبه کنن و حتی عنکبوتها رو تو دستشون بگیرن. به این صورت که از عنکبوتهای کوچک شروع میکردن و بعد عنکبوتهای بزرگتر میدادن دست مردم. نوشته شده توسط مجید نظری. خب عملیات انتقال وبلاگ که موفقیت آمیز بود و همه مطالب و نظرات هم منتقل شدند اینجا. درسته که شاعر گفته زیر باران ب.

مرسی ک ب وبم اومدی. حالا اگه دوس داری خوشحالم کنی. ی نظر کوچولو ه م بزار. كل كل دختر و پسراي ايروني. از تو دل كندن محاله. و چه دل ازارس ت ت نهای ی. しѺ 乇 یه دخی سادیسمی しѺ 乇. ღ ღقلب تک و تنهاღ ღ. پسر بنا شد تا دخترها بی سرور نباشن. کل کل استقلالیها و پرسپولیسیها. کل کل دختر و پسرای باحالܓܨ.

زن همسایه تنش را میفروشد و من کتابهای قدیمی ام را بین ما فاصله زیاد نیست هر دو مجبوریم. چهارشنبه 20 فروردینماه سال 1393. که زنی برهنه میشود! تا کودکش از گرسنگی نمیرد . ! جمعه 1 فروردینماه سال 1393. که تار مویی بیرون روسری دارد. هرزه تو را می خوانم. که هر سخن بی اساسی. با ذهن ات همبستر می شود.

مرد آهنين با قلبي از شيشه. گر چه مستیم و خرابیم همچو شبهای دگر. ساقی مجلس باز کن در مینای دگر. امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم. شاید ای دل نرسیدیم به فردای دگر.