دور خواهم شد از این خاک غریب. من کویر خشک بودم . عشق تو باران من شد. من درون قفس تنگ اتاقم خسته. و تو به اندازه ی تنهایی من در خود غرق. و تو چه دوری از من. و من از حسرت بودن با تو.

زیباترین لذت دنیا نگاه به گنبد آقا با همسرو محرم آدمه آرامش عجیبی داره. اي خدا دلم تنگ اومده. شنبه ميخوايم برويم مشهد مقدس. بعد از 7سال انشالله ميخواهيم برويم. ميخوام برم با امام رضا حرف بزنم براي. همه ي دوستان دعا ميكنم.

مطالب ادبی و شعر و بعضی وقتا درد و دل. اندر احوالات این روزهای ما. من یک عروس نمونه ام. همه مردان زندگیم به کنار, تو به کنار. عاشقانه های من و مستر نفس. من صورتی و عشق خاکستری. یک ماما با چکمه های سفید. یه دوست پسر هم نداریمl. وب نوشته های یك جراح. دل نوشته های مخفیانه من.

یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۱. مادرم و مادر بزرگم به فاصله 10 روز به رحمت خدا رفتن! مادرم 50 سال مریض نشد بعد 50 سال در عرض 40 روز سرطان گرفت. حال و روزم عین دیوونه ها شده. لعنت به تهران لعنت به علم پزشکی که به اصطلاح پیشرفت کرده. 23 سال با فرشته ای به اسم. مادرم زندگی کردم شب و روز پیشش بودم کارایی باید میکردم حرفایی باید میزدم که نزدم و نکردم! .

هرکس که گفت بهر تو مردم دروغ گفت. من راست گفته ام که برای تو زنده ام. اول که برای راه اندازی این وبلاگ تلاش میکردم یک دل خوشی داشتم که دیگخ الان. به خاطر دلایلی که نه من میدونم و نه خودش. همین قشنگی هاش بمونه و خودشو با غم و غصه من و اون خراب نکنه. خونه همسایه های خیلی خوبی داشتیم. ساختن فیلم های ۱۰ دقیقه ای خودمو راضی میکنم.