این آخرین آپ این وبلاگ هستش دیگه وبلاگ نمینویسم. ولی خب همه را میخونم. اینم چندتایی عکس البته قشنگ نیفتادن چون عجله ای گرفتم. بگذار بگویم ناب ترین جای دنیا. جایی میان دو بازوی ت. روی قفسه ی سینه ا ت. دوشنبه نشستم شیرینی درست کردم مثل خانوما. اگه شد بعد عکس میگذاریم. حس بودنت قشنگ تری ن حس دنیاست. ن ه! هر ثانیه را .

بگذار لبهایم لبهایت را در آغوش بگیرد. حالا یه مامان 24 ساله ام . از آن که میترسیدم شد. هم اکنون ما یک خانواده 4 نفری سرماخورده میباشیم! در حال حاضر دخترک خاله ریزه ام حالش از همه ما وخیم تر است. اول من سرماخوردم خیلی بدجور. ولی خیلی مواظب بودم و خداروشکر معین و ملینا ازم نگرفتن. دیشب نه بابای بچه ها گذاشت بخوابم.

از شور با تو بودن لبریزم. نوشته شده در ساعت توسط سینا و آریانا. نوشته شده در ساعت توسط سینا و آریانا. هورااااااااااادیشب خیلی خوش گذشت واییییییییی خیلی خیلی خیلی گفتم موبه مومیگم خومیخوام بگویم دیگرکمی تامل کنید.

عش ق چیز عجیبی نیست نازنی نم. همین است که تو دل ت بگیرد. ول م کنید تب نک ردم. هوا س رد شده و م ن. پیشانی ام را برای دس تهای یخ او. مرا به تختم ببندی د. هر چقدر هم نالی دم و فریاد زدم. به سراغ م نیایی تد . من دارم او را ت رک می کنم. کفش هم اگر تنگ باشد. وای به حال وقتی که. اگر که به تو پیله کرده ام! همیشه تو خواهی ماند. حتی اگر مخاطب تمام این نوشته ها. همین کلمات پر از بغضند! گاهی .

اللهم صل علی محمد و آل محمد. لیلی نام تمام دختران زمین است. امیرمحمد همکار کوچولوی عمو پورنگ. سایت لاگ سروش بیات پور. پاتوق رفقای پریا جون مردانیان. عمویی من بهترین عموی دنیا. نامه های یک مداد صورتی. ما هسته ی پنهان تماشاییم.

خط خطے هآے یﮧ د خت ر پایيزے. من از این اتفاق تازه خوشحالم. از این احساس ب ے. ارت عشق رنگ زندگ ے. ن تموم واژه ها اینجاست. ن تو هر جور ے. سپردم قلبمو دست تو میدونم. تو این دنیا همین ڪ. پنجشنبه چهارم تیر ۱۳۹۴ . ام اگر تا کنون ب. برایم بهترش را در نظر گرفت. من از او سخت ترم . یکشنبه هفتم مهر ۱۳۹۲ . و بچسبانے پشت شیشﮧے افڪارت. باید بﮧ خودت استراحت بدهے. دست هایت را زیر سرت بگذارے.

برای نو عروس های وبلاگستان. کوت ه ف ک ر ه ا. جز تو تمومه دنیا پر. آخرش یه روز خوب میاد. ديوانگ ي هاي يك دي وانه ي م ونث! 1705;د آهنگ. من دیگه اینجا نمی نویسم و بزودی آرشیو وبلاگ منتقل خواهد شد.

جاده اسم منو فریاد میزنه . میگه امروز روز دل بریدنه . درستش کن زود بتونم بیام بخونمت جوجه . دوشنبه بیست و هشتم اسفند 1391. با تو انگار تو بهشتم . پنجشنبه بیست و ششم بهمن 1391.

سلام خوش اومدی دوست گلم. اما غافل از اینکه افشین فقط کوهی از کاه بود . اين وبلاگ خاطرات من از روزی است كه عقد كردم تاامروز که در آستانه طلاق هستم . روزهاي سخت و عذات آوری كه اين جمله را بارها و بارها زمزمه كردم. پس دوستای عزیزم لطفا بدون نظر تنهام نزارید .