جرات گفتن حرفهایی که اگر خواننده داشته باشد از طرز فکر خواننده نهراسی . به قلم آنها که به بهشت نمی روند . جرات گفتن حرفهایی که اگر خواننده داشته باشد از طرز فکر خواننده نهراسی .

تو سینما تحصیل می کنم. تا هستم جهان ارثیه ی بابامه. اگه دوست داری با من زمزمه کن. یا بزار با تو زمزمه کنم. یا بزار با تو ببینم. خیلی دوست دارم تا زنده ام دنیا رو ببینم. زیر بارونای روستاهای ژاپنی سیگار بکشم. روی نوک اهرام مصر بستنی بخورم. سیزده بدر برم دیوار چین و شبش کانزاس سیتی باشم. با اسکیمو ها گوشت ماهی سرخ شده تو روغن فک بخورم. شاعر را تكه نانی خشكیده در دست.

طفیل هستی عشقندآدمی وپری ارادتی بنما تا سعادتی ببری. کلامی شده ای میان دفتر خاطراتم. رویایی شده ای بین آرزوهای دورم. شاید آرزوم شده یه بار دیگه. بریم باغ و انجیر بچینیم. اون موقعها اگه یه روز حال و حوصله خاک و مورچه های باغو نداشتم. ولی الان با حسرت میخوام که بریم باغ و کنار حوض لاجوردی بشینیم و انجیر بکنیم. و بعدش با لذت بخوریم. اشکال نداره اگه دوست نداشتم انجیر بخورم. اخه دستمو میسوزوند شیره انجیر. ولی الان که دیگه پیر شدمو وهمه میگن وقت داماد دار شنته.

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند. اومدم اعلام کنم که حالم خوبه. مشکلات ادامه داره اما من زمین تا آسمون فرق کردم. قلبی به وسعت کهکشان ها. نگین چه خودش رو تحویل میگیره.

در این روز های سخت . کاری که نمی دانم چیست. به قول یونانی ها اپوخه. کنکور بخش های زیادی از زندگی آدم را در حالت تعلیق در اپوخه قرار می دهد.