یه چیزایی هم هست از شیر درست میشه با روکش شکلات یا هر چی. کلی چیز خوشمزه ی دیگه هم هست. آدم بد نیست فکر چهار روز.

اگر تنهاترین تنهایان هم شوم باز هم خدا هست. اگر تمامی خلق گرگ هار شوند. و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد. تو مهربان جاودان آسیب ناپذیر من هستی. تو می توانی جانشین همه بی پناهی هایم شوی. خلاصه که از هفته آینده بخور بخواب و عشق و حال. البته یه سری کارا دارم که باید انجام بدم. حتما این یکماه ونیم باقی مانده رو مرتب استخر و یوگا برم.

باز است رو به نور. تا آخرین نظاره گه بوسه های دور. حدودا هر دو هفته به روزم. به مناسبت تولد یه بابابزرگ نمونه. لغات خورشید در آستانه یکسالگی. دلم میخواد غش غش بخندم. وبلاگ نویسی مد نیست دیگه. ساده برای تو سخت برای من. که درس عشق در دفتر نباشد. حال و هوای ماه رمضون. دلم گرفته از آن و از این. روزی که مادرم مادر شد و پدرم پدر.

من و راهی که در پیش دارم.

وقتی خود خودم باشم همیشه لبخند به لب دارم و فقط عشق میدم. ولی وای به وقتی که خودم نباشم فقط سکوت دوای دردم میشه بدون هیچ لبخند و عشقی. یه پسر 15 ساله دارم. خیلی زود عصبانی میشم وداد و بیداد میکنم. زودرنجم ولی هیچ وقت بروز نمیدم. از 14 تیر سال 86 وبلاگ مینویسم . عشق یعنی وقتی که بی قرارت میشم. دلتنگی هایم به اینجا منتقل شد. آن قدر برای تو می میرم. جانم از دهانم بیرون بیاید. موزیک رو گوش بدیم و خسته نشیم.

برای خوندن پست جدید به پست بعد مراجعه فرمایید. یادم نمیاد اخرین کی نوشتم و چی نوشتم. چندی بود که عضو یه گروه تناسب اندام شده بودم. حسابی انگیزه گرفته بودم برای رژیم و ورزش. با یه بدبختی ای حلقه م رو. متاسفانه تا الان وزنی کم نکردم. با اینکه دو هفته ست روزی نیم ساعت تا یک ساعت پیاده روی میکنم امروز شلواری که از ران پام بالاتر نمیرفت. من خیلی متوجه نمیشم ولی هر هفته میگن امیر.