در زندگی هر زن لحظه هایی هست که دوست دارد مورد تحسین و ستایش قرار بگیرد و حس کند که برای یک نفر مهمترین چیز دنیاست و فقط یک مرد می تواند به این تصور زنانه رنگ ببخشد. پست های رمز دار روزمرگی های خودمه. د خت رے بہ ا سم عاش ق. شاید چون یه زمانی عاشق مصر بودم اینم داستانش از یه شئ مصری شروع میشه. نصف بیشتر دوستای قدیمیمو تو تلگرام و اینستا پیدا کردم.

لطفا اول اینجا رو بخونید! 5 دقیقه وقت بذار دوش بگیر. لیست کارهای قبل از سفر. یاد اون سال ها به خیر. باز هم سلام به ایران. بعد از چند روز غیبت. 5 دقیقه وقت بذار دوش بگیر.

کامنت خصوصی از طریق بلاگ. ل ی س ل ک ع ل ی ه م س ل ط ان إ لا م ن ات ب ع ک. مرا بر شما هیچ تسلطی نبود. جز اینکه شما را دعوتکردم. همهی پستهای فرهنگستان رمز نداره ولی اگه رمز داشت, رمزش همونیه که میدونید, اگه نمیدونید بپرسید. اینجا مینویسما, نرید سراغ بلاگاسکای, اونجا تعطیله.

ღ ஜღخاطرات یه دختر دبیرستانیღ ஜღ. من به بودنش نیازمند شدم. وقتی که دیگر من به انتظار آمدنش نشستم. وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد. من او را دوست داشتم. وقتی که او تمام کرد. وقتی که او تمام شد. چه سخت است تنها متولد شدن. مثل تنها زندگی کردن است.

حالا چند روزیست که با این جمله آرام میشوم . با سپاس از دوستی که همسایه ی امام رضاست. میان آن خانه ی بزرگ امام هشتم در آن صحن جامع رضوی که قدم میزنید برای حال دل من هم دست به دعا شوید. شاید وقتش رسیده باشد که بروم نمیدانم. این شد که تصمیم گرفتم.

Senden sonra hayat bana yasak. باز یه فضولی پیدا شده. این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است. برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید. روزنوشت های یک بز کوهی.

کبریت ایمانم خیس شده است! الهی و رب ی م ن لی غ یر ک. ان ی ظلمت نفسی فاغفرلی. ﺩﻟﻢ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﺩﻋﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ . ﻭ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ﺍﻟﻠﻪ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﻨﺪ ! ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺟﺎﻧﺖ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺯﻭﺭﯼ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ! ﺁﻧﻮﻗﺖ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﯼ ﺧﺪﺍﯾﺎ گفتنش ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯽ! ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻋﺮﺵ ﻧﺮﺳﯿﺪ . ﻻﺍﻗﻞ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ها ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺭﺳﺎﺳﺖ. ﮐﻪ ﻋﺮﺷﯿﺎﻥ ﻭ ﻓﺮﺷﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮔﻔﺘﻨﺶ , ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ! فکر کن بری که بازش کنی.

گاه نوشته های یه برقی شریفی. امیدوارم موفق باشید و سلامت. امروز صبح ساعت 10 جهت صحبت با جناب دکتر از خانه بیرون زدم. این بود حکایت امروز ما! .

بگذار در دل ت جان بگیرم و جان بدهم! بیا با هم معجزه باشیم . چشم هام به تو می اندیشند. که رگ به رگ , تمام این من. به تو می اندیشد . فاصله ها را برداشته ایم. در بستر آسمان به خواب شیرین میرویم . تو همان همیشه مشتری محبت. که لبخند میخری برایم همه روز , همه شب . تو خوب تو عشق تو . سرم را یک بار دیگر به سینه ات میچسبانی. تنم را یک بار دیگر در آغوش میگیری. و من یک بار دیگر بار عاشقت میشوم .